10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3326669
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2461 تعداد مشاهده : 679 تاریخ اضافه : 2012-09-04

 

پيلن و پيتر: بانوی اسپانیایی و مرد بریتانیایی که اسلام آن ها را به هم رسانید و قلب آن ها را با محبت الهی به هم متصل کرد

آن ها را در یکی از مساجد حلب قدیمی حلب، مسجد عادلیه، دیدم. آن ها به همراه فرزندانشان در چند اتاق که به مسجد راه داشت سکونت داشتند تا آشنایی و اطلاع آن ها از دین اسلام به صورت مستقیم و عملی عمق بیشتری پیدا کند.
به آن ها به خاطر پذیرش اسلام به واسطه ی محبت و تمایل شخصی و تفکر عمیق تبریک گفته و سپس از آن ها پرسیدم: آیا دوست دارید که از شما سؤال بپرسم یا شما خود داستان مسلمان شدن خود را بازگو می کنید؟

آن ها پاسخ دادند که سؤال بپرسید و لبخندی حاکی از خوشبحتی و رضایت خاطر از مسلمان شدن بر لبانشان نقش بسته بود. اسم های تازه ی آن دو مریم و علی است.


- اسم، سن و سال و شغل خود را بفرمایید؟


-
 مریم: اسم حقيقي من قبل از مسلمان شدن (مارياپيلين) و اهل اسپانیا می باشم . 29 سال سن دارم. من در رشته ی روابط انسانی یا جامعه شناسی تحصیل نموده ام و اکنون در شرکت خصوصی اوکسون مشغول فعالیت هستم.

علی (شوهر مریم): اسم من (علي لپيتر) است و پدرم قبل از مسلمان شدن اسم من را (علي) نهاده است.
کشیش در آن زمان از این اسم تعجب کرده بود. ملیت من بریتانیایی و 30 ساله هستم. وقتی از دبیرستان فارغ التحصیل شدم، به تحصیل در دانشکده ی موسیقی پرداختم. اکنون در مدرسه ی زبان انگلیسی کار می کنم.

پدرم در سال 1976 اسلام آورد. او با دیدن یک هنرمند هندی در بریتانیا و بواسطه ی آشنایی با فرهنگ عربی و اسلامی به دین اسلام علاقمند شده بود.

سپس پدرم یک جشنواره را ترتیب داد مه ملکه آن را افتتحا نمود و از طریق آن می خواست حقیقت دین اسلام را برای غرب نشان دهد.

اما مادرم نیز یک مسلمان است و یک سال بعد از مسلمان شدن پدرم اسلام را پذیرفت. او محقق علوم اسلام است و دکترای تفسیر قرآن کریم دارد.

-         اولین دیدار شما از کشور سوریه چه موقع بود؟

-
علي (شوهر مریم): در سال 1991م در مسیر مسافرت حج به همراه پدرم بودیم و در حلب و دمشق توقف کردیم. من آن موقع 14 سال سن داشتم.
- مريم: من برای اولین بار پنج سال پیش از سوریه دیدن نمودم.

- داستان هدايت شما به دین اسلام چیست؟

 -
علي: می دیدم که دوستانم افرادی بدون هدف می باشند، و من هدف خود ا در دین اسلام یافتم. شور و اشتیاق ئ علاقه ی من به دین اسلام به لطف پدر و شیخ ناظم می باشد، او منت زیادی بر من دارد که باعث شد عاشق دین اسلام شوم.

-
 مريم: من در بریتانیا اسلام آوردم و از پاکستانی های آن جا و شیخ ناظم قبانی تاثیر گرفته بودم. او ماه های رمضان به بریتانیا می آمد و افراد زیادی در سخنرانی هایش حاضر می شدند. من تحت تاثیر اسلوب، سخنان و روشنگری های او قرار گرفتم. من به دنبال سبک معین و مشخصی برای زندگی بودم و آن را در دین اسلام یافتم.

قبل از اسلام آوردن با روش های مختلف زندگی و مسیحیت آشنا شده و در آن ها روش معین و روشنی برای زندگی نمی دیدم. بلکه در آن پیچیدگی های فراوانی دیده می شد. برای همین دین اسلام را دوست داشته و اسمم به مریم تغییر یافت.

 
- چند سال می شود که در کشور سوریه سکونت دارید؟

-
 مريم: از سال 1998.

- اسلام محبت وطن و خانواده را می افزاید و حتی بر دوست داشتن وطن و خانواده تاکید می نماید. آیا شما دلتنگ وطن و خویشاوندان خود نگشته اید؟

-
مريم: من وطن خود را دوست داشته و به شدت دلتنگ خانواده ام می باشم.
-
 علي: من به وطن خود وابسته نیستم، بلکه به رفتن به اسپانیا تمایل دارم و دوستان من در آن جا هستند. اسپانیا را دوست دارم چرا که روح اسلام در آن احساس شده و روابط اجتماعی در آن کشور خوب است. از دوران کودکی با پدرم از جایی به جایی نقل مکان می کردیم و در یک جا سکونت نمی کردیم. در بریتانیا نیز در شهرهای مختلف آن می گشتیم. من در بریتانیا تحصیل نموده ام، ولی کشور خود را و زیبایی های آن را دوست دارم.
 

- اگر خداوند شرایط دیدار از زادگاهتان را فراهم آورد، آیا در آن جا به کار دعوت به اسلام مشغول خواهید شد؟

-
 مريم: آری،این نیت ما است و آرزو دارم در یک دانشکده ی اسلامی تحصیل کنم و بازگشته و در اسپانیا زندگی کنم و در آن جا به کار دعوت اسلامی مشغول گردم.

-
علي: من به منظور تدریس دین یا هر کار دیگری که خدمتی به دین اسلام و دعوت اسلامی باشد به بازگشت بریتانیا فکر می کنم.


 - آیا شیرینی ایمان را چشیده اید؟

-
 مريم: بله، انسان مسلمان وقتی زیاد به قرائت قرآن کریم بپردازد، این شیرینی را درک می کند.

-
 علي: بعضی وقت ها حلاوت و شیرینی ایمان را حس نموده و برخی وقت ها احساس تنگی و فشار نموده و تلاش می کنم خود را با دین اسلام مطابق نمایم و از خداوند استواری و ثبات در دین را خواستارم.
  - آیا برای خانواده و خویشاوندان خود که مسلمان نشده اند احساس دلسوزی و ترحم می کنید؟

 
 -
مريم: بله، و سعی می کنم آن ها را به دین اسلام دعوت نمایم و با خداوند بدین منظور عهد بسته ام و برای آنان درست مانند خودم از آتش دوزخ می ترسم.


-
علي: آری، چنین حسی دارم و به راه حلی فکر می کنم که بتوانم آن ها را قانع سازم. آن ها به راستی بسیار از اسلام دور می باشند و خیلی زیاد به این موضوع می اندیشم.
 - چه چیزی بیش از موارد دیگر شما را به دین اسلام علاقمند ساخت؟

-
 مريم: توحيد؛ ایده ای واضح و رابطه ی بین خداوند و بندگانش.

-
 علي: قرآن كريم؛ وقتی آن را می شنوم در قلبم چیزی چون زیبایی روح می خلد، به ویژه اینکه من موسیقی نیز خوانده ام... چیز دیگری که من را به اسلام دلبسته می کند این است که این دین با فطرت آدمی هماهنگ بوده و انسان را به عنوان کل؛ یعنی بدن، فکر و عقل بشری خطاب قرار می دهد. همچنین برادری و اتحاد در اسلام من را به سمت خود می کشاند، مخصوصاً میان افراد و ملت ها. از همین دریچه بسیاری از بریتانیایی ها به دین اسلام روی آوردند که از طبقات مختلف اجتماعی بودند.

 - آیا کتاب هایی درباره ی فرهنگ عربی و اسلامی را مطالعه کرده اید؟

 
-
مريم: من در دانشگاه شریعت تاریخ اسلامی تحصیل می کنم و در سال اول فرهنگ اسلامی، سیره ی نبوی و تاریخ اسلام را خواندیم و اکنون سال سوم هستم.

-
علي: الحمدلله از مدت ها پیش با چنین کتاب هایی آشنا بوده و شنیده ام، برای اینکه تخصص پدرم (تاريخ اسلامي) بود و اسلام را به عنوان یک دین جهانی که بواسطه ی فن معماری، سیستم شهرنشینی، تمدن، هنر و تاریخ شناخته شده است، مورد مطالعه قرار می داد.  الحمدلله، من این عرصه را بسیار دوست داشته و اکنون در حال مطالعه ی تاریخ شهر حلب می باشم.

 
  - داستانی از تاریخ عربی اسلامی، که شما را تحت تاثیر قرار داده، بیان کنید:

 -
مريم: داستان صلح حديبيه و گذشت رسول خدا صلى الله عليه وسلم از مشرکان که شروط آنا را پذیرفت و در این کار خود حکمتی در نظر نداشت و نتیج بزرگی برای مسلمانان در پی داشت.

 
-
علي: داستان دیدار رسول خدا صلى الله عليه وسلم از شام در زمان جوانی به همراه عمویش و دیدار او با راهبی به نام (بحيرا) که اثبات می کند مسیحیان به آمدن حضرت محمد صلى الله عليه وسلم مژدع داده شده بودند و ادیان پیشین برای اسلام آماده سازی کرده بودند. دین نزد خداوند اسلام است و دین حضرت عیسی مسیح به اسلام نزدیک می باشد.

 
 - در حال حاضر احساس شما هنگام شنیدن بانگ اذان چیست؟
-
 علي: اذان باید با صدای زیبا و دلنشینی باشد تا ایمان فرد را تازه ساز. مخصوصاً زمانی که از سفر بازمی گردیم، و صدای اذان را می شنویم، متاثر می گردیم.


-
 مريم: به آن خو گرفته و برای ما عادی شده است.
 

- احساس تان را از شنیدن نوای قرآن کریم بیان فرمایید:

- مريم: در هر سوره و در حال و هوای درونی متفاوت در حقیقت تاثیر بسیاری دارد.

 
-
علي: با نظر او کاملاً موافق هستم.

 -  آیا دیدگاه شما در مورد شرق، بعد از مسلمان شدن تغییر کرده است؟ درباره ی غرب چه؟


-
مريم: من پیشتر باور داشتم که غرب بهتر است، اما بعد از مسلمان شدن نظرم عوض شده است.
-
علي: در غرب اصول و ارزش هایی وجود دارد و بعد از مقایسه ی بین شرق و غرب، برخی مسائل در غرب هست که همانند آن ها در شرق نیز وجود دارد.

مثلاً در غرب راستی در برخورد و معامله و نیز صداقت در روابط انسانی وجود دارد. اما در شرق روابط انسانی و ارتباط خانوادگی و احترام به پدر و مادر هست. در عوض در غرب جو خانوادگی از میان رفته است در حالی که خانوادهاساس یک جامعه ی سالم است. همه ی بیماری های اجتماعی ناشی از گسستگی  در خانواده ها است که به نابودی جامعه می انجامد.

 
-
در شرقبچه هایی که می بینید مشروع هستند، اما این موضوع در غرب کم تر وجود دارد. شاید به خاطر آنکه مسیحی ها دین خود را تنها به صورت معنوی و روحانی می پذیرند، بدون حدود و دستورات شرعی. به تصور من برخی اوقات قردیسان زنا را حلال می شمارند.


علوم نوین بیشتر از روح و درون انسان به مادیات توجه دارد و انسان را تنها به صورت یک ماده ی شیمیایی می نگرد. این اشتباه بزرگی است که باعث بروز مشکلات زیادی در ج.امع غربی شده است.

 
مسائلی در رابطه با انسان وجود دارند که با شیمی و ماده و این گونه توئوری ها قابل سنجش نمی باشد. در غرب عطش زیادی برای دین اسلام هست. برای آن که آن ها از تهی بودن و خلاء روحی خویشخسته هستند و تنها فکر و اندیشه ی بدون روح و جان هستند. در غرب انسان را همچون یک ربات می دانند که جان ندارد. همین موجب شده که غربی ها دسته دسته به دین اسلام روی آورند. چرا که آن ها در اسلام غذای روج و نور و برکت را می یابند و این از مهم ترین دلایل پایبندی من به دین اسلام می باشد.

  - آیا شما در سوريه خوشحال هستید؟

 -
بله، ما در سوریه خوشبخت هستیم. مخصوصاً در خدمت جناب دکتر ابولهدی حسینی، با وی احساس برادری و صمیمیت داشته و به امید خداوند وقتی به کشورمان برگشتیم به کار دعوت به اسلام خواهیم پرداخت.

 

منبع: مجله ی بیداری اسلامي - شماره 487 - تاريخ 2006-04-25

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

 

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمود: «مَنْ نِيْحَ عليهِ فإنَّهُ يُعَذَّبُ بما نِيْحَ عليهِ».

هر کسی که برایش نوحه خوانده شود به سبب آن نوحه‌خوانی عذاب می‌شود.

مسلم، 2/644 و بخاری، 2/80.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010