- اسم قبل از اسلام: فرانك
- اسم بعد از اسلام: امين
- شغل: دانشگاهی
- وضعیت اجتماعی: متأهل
- ملیت: هندي
آرامش درونی
حتی قبل از بیان شهادتین... خود را یک مسلمان می دانستم
اخلاق والا، دادن الگویی نیک، داشتن رفتار خوب و نیز آموزش زبان عربی قوی ترین شیوه های دعوت به سوی دین اسلام می باشند
امين { فرانك } – اهل بلژیک و 32 ساله که با همسری مسلمان ازدواج کرده و پسری با نام " علي – یک سال و نیمه" دارد. با همان برخورد اول که "أمين" را ببینی متوجه احساس آرامش و راحتی در شخصیت او می شوی.
امین حدود ۱۲ سال پیش در بلژیک مسلمان شده و زبان مادری او فرانسوی است و به خوبی انگلیسی صحبت می کند. وی همچنین زبان عربی را با فصاحت و زیبایی سخن می گوید. فردی خوش برخورد و خونگرم و آرام است. او و والدینش به تعالیم کلیسا پایبند نبودند. فکر می کرد که به یک منهج و راه درست نیاز دارد و لازم می دید که کسی دست او را گرفته و حقیقت را به او نشان دهد. وی پیشتر چیزی درباره ی اسلام نمی دانست.
- وقتی که خداوند متعال بخواهد بنده ای را هدایت بخشد، قلبش را برای اسلام گشوده می کند و به سوی ایمان راهنمایی می کند. خداوند اسباب هدایت را برای فرانک یکی پس از دیگری فراهم می ساخت.
یک روز فرانک با یک مسلمان گفتگو کرده و او این حقیقت را به او گفت که عیسی بن مریم آنگونه که مسیحیان گمان دارند پسر خدا نیست. فرانک می خواست حقیقت را خود کشف نماید و به مطالعه ی قرآن و انجیل پرداخت و می دید که پاسخ سؤالاتش در قرآن مهیا است و کم کم و به تدریج متحول گردیده و به سوی دین خداوند هدایت یافت.
فرانك یا همان "امين" بعد از مسلمان شدن آنچه در دل داشت برای ما گفت و با صراحت و صداقت داستان خود را تعریف کرده و تاکید نمود که اکنون سعادت و خوشبختی قلب و عقل او را دربرگرفته است و به خاطر پذیرش اسلام در درون خود احساس آرامش می کند.
او اظهار می دارد که تفاوت بسیار زیادی بین حقیقت کنونی و باطل و گمراهی سابق که در آن می زیست وجود دارد و از تاریکی ها به سوی نور و روشنایی بیرون آمده است. او دریافته است که اسلام دین همزیستی اجتماعی است و دینی است که به انسان احترام می گذارد، به خانواده ارزش می نهد و روابط بین زن و مرد در آن اهمیت داشته و برای انسان هدف و مقصدی را قرار می دهد.
بیایید باهم مصاحبه ی زیر را خوانده و با نحوه ی رسیدن فرانك " امين" به دین اسلام آشنا شویم:
در مورد دین خود قبل از پذیرش اسلام بگویید؟
من به دین و مذهب هیچ پایبندی و التزامی نداشتم. با آنکه از یک خانواده ی مسیحی بودم، اما خانواده ام نیز التزامی به تعالیم کلیسا و یا حرکت در مسیر دین و مذهب نداشته و این مسائل برای آن ها فاقد اهمیت بود.
چه پس زمینه هایی درباره ی دین اسلام قبل از اسلام آوردن داشتید؟
پیشتر توجهی به مسائل مربوط به مسلمانان نداشتم و آگاهی من از آن ها بسیار اندک بود. برای همین توجهی نیز به دین اسلام نداشتم. اما این اراده ی خداوند بود.
حقيقت دين
چگونه به اسلام گرویدید؟
یک روز با یک فرد مسلمان درباره ی عيسى عليه السلام گفتگو می کردم و او به من گفت که عیسی مسیح پیامبر و بنده ی خداست و نه پسر خدا. در مسیحیت ما باور داشتیم که عیسی پسر خداست و ما هم پسران خدا هستیم.
از آن زمان تصمیم گرفتم که بفهمم حقیقت چیست. بیابراین قرآن و انجیل را همزمان مورد بررسی کنم. قرآن من را مجذوب خود ساخت. بنابراین بیش از یک بار آن را مطالعه نموده و در آن پاسخ همه ی پرسش هایم را پیدا کردم.
از همان جا بود که کم کم متحول شده و از برخی عادت های ناپسند و حرام دست برداشته و دیدم که مسلمان شده ام. ولی در محیط اطرافم کسی نبود من را راهنمایی کرده یا آموزش دهد. چرا که مسلمانانی که می شناختم در واقع تنها نام مسلمان را داشتند. همیشه به دنبال کسی بودم که توجه و اهتمام بیشتری به اسلام داشته باشد.
هر پرسشی که در رابطه با دین برایم پیش می آمد و پاسخ آن را نمی یافتم به سوی قرآن می رفتم. بعد از آن درباره ی اسلام مطالعات زیادی انجام داده و به جایی رسیدم که خود را یک مسلمان می دانستم و می خواستم نماز خوانده و به رکوع و سجده برای خدای یگانه ای که آفریدگار ما است بپردازم. خدایی که نه زاده و نه می زاید و کسی همانند او نیست. به این ترتیب یقین پیدا کردم که خداوند یکی است و شریکی ندارد.
نیازمند کسی بودم که به دعا کردن را بیاموزدو بگوید که چگونه با خدای خود مناجات نمایم...؟ چگونه خضوع و خشوع کرده و او را بزرگ بدارم...؟ این یک مرحله ی انتقال به مراتب بالاتر بود و به کسی نیاز داشتم که دستم را بگیرد...
الحمدلله، در مسیر هدایت قرار داشتم... این اراده ی پروردگار متعال بود که راه ها را بر من آسان گردانید تا آن که به این دین علاقمند گردم.
من دوست ندارم که ما را تازه مسلمان بنامند، ما فطرتاً و از آغاز مسلمان بوده ایم و به این اسلام افتخار می کنیم. اسلام دين عقل و دين منطق و دلیل برای هر چیزی است. از خداوند متعال می خواهم که ما را بر این دین استوار نگاه دارد.
آیا در اسلام پاسخ همه ی پرسش هایت را یافتی؟
در ذهن من پرسش های خاصی وجود نداشت که به دنبال پاسخ آن ها باشم. اما پرسش هایی که در ذهن من ایجاد می گردید از زندگی روزمره برمی خاست و همانطور که بیان کردم همیشه پاسخ هایم را در اسلام می یافتم.
چه تغییراتی در زندگی شما بعد از مسلمان شدن رخ داده است؟
اسلام به زندگی من هدف بخشیده و راه را برای من روشن گردانید و از تاریکی ها به سوی نور خارج ساخت.
راه و منهج آن کامل و بی عیب و نقص است. احساس می کردم که به این دین نیاز دارم. معنای زندگی را در اسلام فهمیدم.
خداوند به من خانواده و همسری نیکو عطا فرمود. هرگز تا پیش از مسلمان شدن چنین آرامش و قراری را تجربه نکرده بودم. احساس سعادت و خوشبختی درونی و قلبی سرشار از اطمینان آرامش بی نظیر بعد از اسلام من را دربرگرفت. به آموختن مسائل دینی پرداخته و با بسیاری از علوم آن آشنا شده و به فراگیری آن پرداخته ام.
واکنش والدین شما بعد از آشکار شدن اسلام آوردن شما چگونه بود؟
والدینم هیچ توجهی به امور دین مسیحیت نداشته و پایبند تعالیم کلیسا یا ادیان دیگر نبودند. به همین دلیل بعد از آن که مسلمان شدم، هیچ واکنش خاصی نشان ندادند. سعی دارم که به طور مداوم آن ها را ببینم چون آن ها را خیلی دوست دارم و دین اسلام نیز ما را به نیکی با والدین سفارش کرده است. مشکل اصلی این است که آن ها هیچ توجهی به مسائل دینی، چه دین اصلی خویش یعنی مسیحیت یا اسلام ندارند و به آن اهمیت نمی دهند. از خداوند متعال می خواهم آن ها را هدایت فرماید.
آیا بعد از ایمان آوردن با مشکلاتی هم مواجه شدید؟
به لطف خداوند متعال بعد از هدایت یافتن به دین اسلام با هیچ مشکلی مواجه نشده ام. بلکه با ورود به این دین به خوشبختی و رضایت کامل دست یافته ام. دریافته ام که اسلام دین کاملی است که همه ی جوانب زندگی را دربرمی گیرد و هیچ موضوع کوچک یا بزرگی نیست که اسلام توضیحی منطقی در تمام امور زندگی ارائه نداده باشد.
فهمیدم که اسلام از خانواده محافظت نموده و آن را بر اساس همکاری و اعتماد بین زن و شوهر بنیان نهاده و صلاح و خیر فرزندان نیز در آن لحاظ شده است. در اسلام مسئولیت و تعهد و انضباط در همه ی عرصه های زندگی را احساس نمودم.
معنی ارتباط و همدردی اجتماعی بین مسلمان را فهمیدم. همچنین دریافتم که اسلام دینی است که بین زن و مرد احترام متقابل ایجاد می کند. اسلام دینی است که کرامت و حرمت فرد و آزادی او را محفوظ می دارد. دینی که پایه های آن بر آزادی، عدالت، برابری، همکاری، برادری و محبت بین همه ی مسلمانان بنا شده است.
به نظر شما، بهترین روش برای دعوت به سوی دین اسلام کدام است؟
راه های زیادی برای دعوت غیرمسلمانان به دین اسلام وجوددارد که یکی از آن ها اخلاق خوب و ارائه ی الگوی نیکوست که نقش مؤثری در جلب توجه غیرمسلمانان به دین اسلام دارد.زمانی که یک غیرمسلمان مسلمانان الگوی مناسبی برای پایبندی به اخلاق نیکو می یابد، همین باعث هدایت یافتن آن ها به سوی دین اسلام می گردد.
یکی دیگر از راه هایی که می توان در راستای دعوت از آن سود جست رفتار و برخورد خوب است که در هدایت افراد زیاد به اسلام جادو می کند.
همچنین نشریات و مطبوعات متناسب با فناوری و پیشرفت روز و افکار جوامع مختلف که به منظور دعوت به سوی اسلام انواع خصوصیات و ذائقه ها را درنظر بگیرد نقش کارآمدی در این مسیر دارد.
از دیگر مواردی که به کار دعوت به دین اسلام کمک می کنند عرصه ی فرهنگی است و خدماتی که یک مسلمان می تواند به جامعه ی خود در همه ی زمینه ها تقدیم کند. مسلمانان پیشین خدمات بسیاری در رشته ی ریاضی، هندسه و پزشکی به جهان عرضه داشته اند.
گذشته از این ها داعی باید بتواند به زبان افرادی که دعوت می دهد صحبت کند تا بداند چگونه پیام خود را بدون اشکال به طرف مقابل منتقل نماید. همچنین آشنا ساختن دیگران با زبان عربی است. چرا که بسیاری از آن هایی که زبان عربی را آموخته اند به اسلام روی آورده اند. یکی از سبب های پذیرش اسلام یادگیری زبان عربی، زبان قرآن، می باشد.
آیا مراكز اسلامي نقشی در دعوت دیگران به دین مبین اسلام ایفا می کنند؟
به عقیده ی من این مراکز نقش کم رنگی در زمینه ی دعوت اسلامی دارند. دست اندرکاران آن بیشتر به مسائل صوری و سطحی پرداخته و شیوه ی مشخصی برای دعوت را در پیش نمی گیرند. به همین دلیل باید این مراکز فعالیت بیشتری در این عرصه صورت دهند. با این حال برخی مراکز اسلامی هم هستند که به خوبی به وظیفه ی خود در عرصه ی دعوت عمل نموده و اهتمام ویژه ای به تصحیح فهم و برداشت دیگران از اسلام و بهبود تصویر دین اسلام در غرب می نمایند.
دلایلی که باعث شده برخی از غربی های به حضرت رسول صلى الله عليه وسلم ناسزا بگویند چیست؟
این ها نشان می دهند که اسلامی که توسط رسانه ها به تصویر کشیده شده است دین ترور و خشونت می باشد. این رسانه ها تاثیر قدرتمندی در شکل گیری دیدگاه و برداشت غربی ها به دین اسلام دارند. رسانه موجب شده اند که مردم گمان کنند اسلام دین ترور و خشونت و دین ستم بر بی گناهان و کشتار مردم است. یکی دیگر از دلایل آن وجود بعضی رفتارهای ناهنجار و عجیب از جانب برخی از مسلمانان سست عقیده است که رسانه های غربی آن ها را علم کرده و منتشر می سازند.
توجه به مشکلات مذکور نشان می دهد که رسانه های غربی پر از تبلیغات مسموم علیه دین اسلام می باشند و چنین نشان می دهند که اسلام یک دین خشن و منفی است. همین باعث گردیده که بعضی از غربی های تندرو و کینه توزان نسبت به اسلام با اسائه ی ادب به پیامبر خدا حضرت محمد صلى الله عليه وسلم از مسلمانان انتقام بگیرند. زیرا به عقیده ی این گروه ناسزا گفتن به پیامبر خدا صلى الله عليه وسلم به معنی ناسزا گفتن به همه ی مسلمانان و به زعم خود انتقام گرفتن از مسلمانان می باشد.
نظر شما درباره ی درک نادرست از اسلام چیست؟
برداشت نادرست از اسلام ناشی از عوامل داخلی و خارجی آن می باشد. این عوامل شامل رفتار نامناسب بعضی از مسلمانانی که به دین خود پایبند نیستند نیز می باشد. همچنین برخی عوامل دیگر به برداشت نادرست غربی ها از اسلام کمک زیادی کرده است که مهم ترین آن ها رسانه های غربی می باشند که به ترویج افکار نادرست و اشتباه از اسلام که باعث فهم اشتباه و غلط غربی ها از اسلام می شوند می پردازند.
على رغم آنچه در غرب رخ می دهد، آینده ی اسلام روشن و عالی است و بدون شک با وجود تلاش های اسائت کنندگان به مسلمانان و پیامبر آن ها و کتاب شان همچنان رشد و گسترش خواهد یافت. البته هر شخص غیرمسلمانی، که من هم یکی از آن ها بودم، مطلبی از اسلام بخواند و با مسلمانان ارتباط پیدا کرده و حقیقت این دین را بفهمد قطعاً خداوند قلبش را به سوی ایمان هدایت کرده و سینه اش را برای پذیرش اسلام گشوده می گرداند.
سخن آخر؟
دو مطلب را می خواهم بیان کنم... ما تازه مسلمانان نیاز به توجه بیشتری از جانب جمعیت های اسلامی و اهتمام شما داریم.... و از انجمن آشنایی با دین اسلام به خاطر تلاش هایی که در مسیر آماده ساختن ما و آموزش هایی که از طریق دوره هایی که در آن جا برگزار می شود سپاسگزار هستم.
ترجمه: مسعود
مهتدین
Mohtaden.Com |