بله با لطف الله هدایت شدم و مأموریتم در هدایت خانواده شروع شد ... همچنین اطرافیانم
و الله من را بیرون آورد و نمی گویم خودم بیرون آمدم ، بله الله من را از گمراهی بیرون آورد و الحمدلله وارد دین اسلام شدم ، آنجا که قرآن و سنت و جماعت مسلمانان هستند ، و از همین لحظه وظیفه ای سخت برایم آغاز شد و آن دعوت خانواده ام به اسلام بود؛ زیرا آنها بر تشیع و رفضی پرکینه پرورش یافته بودند و بسیار به آن وابسته بودند ، مخصوصا پدرم ...
آنها مانند دیگر مردم معذور بودند و این عقیده را از پدران و اجدادشان به صورتی سنتی و بدون آگاهی به ارث برده بودند.
دعوتشان به این امر کاری بسیار سخت و حساس بود ، ولی با یاری الله آن را شروع کردم و بعد از سالها و با توکل بر الله ، ثمر بخش شد و نور ایمان و اسلام بر قلب برادر کوچکم تابید و سپس به باقی برادران و خانواده سرایت نمود تا جایی که پدرو مادرم نیز بسیاری از اعتقادات رافضی را رها کرده و اگر چه بعضی از رسوبات قدیمی هنوز نزدشان باقی است و این تغییر و تحول با یاری الله ادامه دارد تا اینکه در خانه مان هیچ یادی از رفض نماند ان شاء الله . و این چیز به جز با صبر و تلاش و دعوت مستمر به چنگ نمی آید و البته هدایت الله بالاتر از هر چیز است.
و بعد از اینکه الله بر من و خانواده ام با هدایت منت نهاد ، شروع به دعوت هر کس که می دانستم به دنبال حقیقت است کردم و با یاری الله بعضی از دوستان که من را می شناختند این امر بزرگ را استجابت کرده و برایم تبدیل به تکیه گاه و نیرویی شدند که بتوانم هرچه بیشتر دعوت کنم و با دعوت آنها نیز عددی که یک بود اکنون تبدیل به صد شده و هنوز با فضل الله و سپس با صبر و تلاش و مداومت در راه دعوت به سوی حق، در حال ازدیاد است ...
و در این راه انواع و اقسام دشمنی و آزار و اذیت را از شیعیان خصوصا نزدیکان تحمل کردیم ، و پسر عموهایمان که ما را دوست داشتند اکنون به صورتی شدید از ما بدشان می آید و کافی است که بدانید آنها شبانه روز برای ما دعای هلاکت می کنند ، زیرا فکر می کنند ما از راه حقی که آنها بر آنند گمراه گشته ایم و ما نیز آنها را معذور می دانیم زیرا آنها عوام هستند و ما اهمیتی به این موضوعات نمی دهیم زیرا بر حقیم و آنها بر باطل و این برای هر دعوتگری و در هر زمان و مکانی رخ می دهد.
تلاش کردند که بین من و همسرم جدایی بیاندازند ولی هیهات!
از زمانی که هدایت شدم تا کنون بیش از دوازده سال می گذرد ، از زمانی که بیست و دوساله بودم و اکنون وارد سی و چهار سالگی می شوم، و در سن بیست و پنج سالگی با دختری شیعه از نزدیکانم ازدواج کردم که پدرش شیعه ای متعب و رافضی بود و نمی دانست که من مصرانه به سوی حق دعوت می دهم اما زمانی که برایش این قضیه روشن شد و یقین پیدا کرد که که من در این کار جدی هستم سعی کرد طلاق دخترش را از من بگیرد ولی هیهات، زیرا الله اسلام را در قلب دخترش واردکرده بود و او نتواست دخترش را پس بگیرد ، و همسرم نیز برایم تبدیل به تکیه گاهی در امر دعوت شد زیرا او تحصیل کرده بود و زمانی که انسان تحصیل کرده باشد دعوتش بسیار آسان تر است و می توان با دادن کتاب ها و مقالات و غیره او را دعوت کرد ، و وضعیت من با همسرم نیز بدین منوال بود ، من به او تمام کتب عقیدتی و ردود را می دادم و او نیز آنها را می خواند تا اینکه عقیده در قلبش رسوخ نمود و الحمدلله الله به ما فرزندانی را هدیه نمود که امیدوارم و از الله می خواهم که آنها را از فرزندان دعوت سلفیت قرار داده و از رفض و رافضیان حفظشان کند و در قلب هایشان محبت اهل بیت گرامی و اصحاب نیکوکار و پیروی از راهشان در تمامی زمینه ها را قرار دهد زیرا آن ها بهترین افرادی بوده اند که در این امت بزرگ زندگی کرده اند و از بهترین قرن بوده اند.
و اینگونه به تنهایی شروع کردم ولی الله دینش را نصرت می کند و کلمه اش را بالا می برد و بندگان قبور و خرافاتی ها را خوار و ذلیل می کند.
بله الله به من دوستان و برادرانی را در این راه عطاء نمود و آنها را از قوی ترین مردم در دفاع ازعقیده ی صحیح و در دفاع از صحابه ی کرام و همسران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم قرار داد به گونه ای که بسیاری از آنها فرزندان خود را به نام اصحاب رسول الله صلی الله علیه واله وسلم و امهات المؤمنین مخصوصا صدیقه دختر صدیق عائشه رضی الله عنها، نامگذاری کردند ،
و بعضی از برادران نام دخترانشان را با نام پاک او نامگذاری نمودند که مظهری عجیب در منطقه ی رافضی ما داشت ، در منطقه ای که از چنین نامهایی بیزارند ، ولی اراده ی الله بر هر چیزی برتر است و او هر که را بخواهد به راه راست هدایت می نماید.
نصیحتهایی مهم برای تو ای شیعه...
این تقریبا خلاصه ای از داستان و تجربه ام با شیعه بود و در خاتمه نصیحتی را به تمام شیعیان تقدیم می کنم زیرا نصیحت، واجبی دینی است و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: " الدين النصيحة قيل : لمن يا رسول الله صلى الله عليه وسلم. قال : لله ولرسوله وللأئمة المسلمين وعامتهم"
دین نصیحت است ، گفته شد برای چه کسی ای رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم . فرمود: برای الله و رسولش و امامان مسلمان و عموم آن ها.
ای شیعه تو را نصیحت می کنم:
خود را به قرآن بچسبان زیرا تنها راه هدایت تو می باشد و به آنچه ملاها و آخوندها می گویند که تو نمی توانی قرآن را درک کنی توجهی نکن ، زیرا آنها نمی خواهند تو بر بطلان و فساد عقیده ی باطلشان مطلع شوی.
و ای شیعه باید مطالعه کنی:
" الكافي والأنوار النعمانية والأمالي للصدوق وبحار الأنوار وبصائر الدرجات وكشف الاسرار وأوائل المقالات وجلاء العيون " و دیگر کتابهای دروغ آشکار که از قول امامان اهل بیت به ناحق و بهتان ساخته اند و آنها را با قرآن مقایسه کن تا با چشمانت فاصله ی زیاد بین آنها و اسلام را مشاهده کنی. زیرا این ها مهم ترین کتب رافضه هستند و تو را از خواندن کتابهای دیگر که عقل طاقت آن را ندارد بر حذر می دارم.
بله، تطبیق و مقایسه آنها با قرآن و با اقوال و افعال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و اقوال و افعال اهل بیت.
سپس خودت قضاوت کن که چه فرقی بین اسلام و این کتاب ها و مؤلفانشان که برای فساد عقیده ی اسلام به مانند یهود و نصاری که دین خود را خراب کرند وجود دارد..
دوباره به تو می گویم ای شیعه:
باید قرآن را بگیری زیرا در آن هر چیز به صورتی واضح و صریح بیان شده و اگر برایت ابهامی پیش آمد باید کتاب های تفسیر صحیح را بخوانی که در آن تأویل و تزویر و بازی با دین نیست و از تفسیر باطنی استفاده نکن زیرا هیچ ربطی به دین ندارند.
و تو را نصیحت می کنم:
سخنان و کردار این آخوندها و روضه خوانها را با سخنان و کردار رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و اهل بیتش که شیعیان ادعای پیروی از آنها را دارند مقایسه کن. آیا مانند هم هستند؟
به الله قسم که اهل بیت مثل این دروغگویان نبوده اند که اموال مردم را به ناروا و حرام به نام عزاداری و مجالس عزای حسین رضی الله عنه و داد و فریاد ها و واویلاها و تحریک مردم به سر و سینه زدن و پاره کردن گریبان ، می خورند و مردها را با عادات زنان ضعیف و بدبختی که چاره و سلاحی جز داد و بی داد و شیون و کندن مو و به سر وسینه زدن و جزع وفزع و نوحه خوانی ندارند ، پرورش داده اند؛ عادتی که شیعه را مضحکه ی دنیا کرده است...
آیا علی رضی الله عنه و فرزندانش این کارها را انجام می دادند؟ نه ، به الله قسم ، هزاران بار نه ، آنها این کار را انجام نمی دادند بلکه پیرو روش سید المرسلین بوده اند.
اما این آخوندها و ملاهای کذاب هرگز پیرو رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و اهل بیتش نبوده اند بلکه پیروان معز الدوله حمید دیلمی ، بویهی مجوسی و شاه اسماعیل صفوی هستند. کسانی که این اباطیل و بدعتهای خارج از اسلام را آورده اند.
و ای شیعه تو را نصیحت می کنم:
از امامان گمراهی، به اسم تقلید که هیچ دلیلی از الله ندارد ، پیروی نکن ، از مراجع شر و گمراهی امثال : خوئی و سیستانی و قروی و کرمی و صدر و دیگران که امامان گمراهی و سران شر و ستون های باطل می باشند تقلید نکن زیرا آنها در مقابل الله هیچ نفعی به تو نمی رسانند ، آنها عالمانه گمراه شدند و تعداد بسیاری را نیز گمراه کردند، آنها حق را می دانند ولی آن را به خاطر مصالح خاص خود کتمان می کنند.
و ای شیعه تو را نصیحت می کنم:
تعصب به دین آباء و اجدادت را رها کن ، زیرا این کار عملی نارواست که قرآن آن را در آیات فراوانی بیان می کند آن زمان که پیامبران با قوم خود که بر باقی ماندن بر دین باطل پدرانشان اصرار می کردند ، بحث و مجادله می نمودند. تعصب به عقیده ی باطل مردود است و جای حق را نخواهد گرفت.
و نصیحتت می کنم:
به پیروی از حق که آن را به جز در قرآنی که باطل به آن را ندارد، نمی یابی ، قرآنی که از جانب حکیم حمید نازل شده است تو را نصیحت به پیروی از سنت مطهر رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم که از طریق صحیح و به واسطه ی اصحاب سید المرسلین صلی الله علیه وآله وسلم و پیروان آن ها به ما رسیده، می کنم.
و اینکه به روایات اصول کافی و الإستبصار و من لا یحضره الفقیه و تهذیب و بحار الأنوار و إرشاد و دیگر کتب گمراهی اعتماد نکنی ، زیرا روایان آنها کذابانی بوده اند که عقیده شان فاسد و برگرفته از مجوس است مثل هشام الجوالیق و ابی بصیر و منخل المخبول و حذاء و مفضل بن عمر الغالی و زرارة بن أعین نصرانی و ابن أبی عمیر دروغ گو و سنان بن زیاد و علی بن حکم روای حدیث الاغ و علی بن ابی حمزه بطائنی که اموال امام موسی کاظم رضی الله عنه را بالا کشید و دیگر دروغگویان که به خود جرأت دروغ بستن به الله و رسولش و اهل بیت را داده و این اباطیل را به آنها نسبت داده اند در حالی که آنها از آن برئ می باشند.
و الله از این دروغگویان در روز قیامت انتقام خواهد گرفت ، روزی که مال و فرزندی به درد انسان نمی خورد مگر کسی که با قلب سالم آمده باشد..
در آخر از الله طلب هدایت هر شیعه ای را دارم ، عوام و خواصشان ، و اینکه الله آن ها را به سوی دین صحیح باز بگرداند ، دینی که در آن نجات دنیا و آخرت وجود دارد و درود و سلام الله بر پیامبرمان محمد بن عبدالله و بر خاندان و همه اصحابش باد
پایان
ابووائل التمیمی
سایت مهتدین
Mohtadeen.Com |