10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3326995
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2824 تعداد مشاهده : 557 تاریخ اضافه : 2012-11-13

 

سیف الاسلام التهامی داستان اسلام آوردن خود را تعریف می کند - 1

بسم الله الرحمن الرحيم

 

الحمد لله رب العالمين والصلاة و السلام على أشرف المرسلين محمد بن عبد الله عليه أفضل الصلاة و أتم التسليم

و بعد...

 

پیشینه ی خانوادگی

 

در تاریخ 30/7/1980 در شهر قاهره به دنیا آمدم. پدر و مادرم مسیحی بودند؛ پدرم کاتولیک ارمنی و مادرم انجیلی (جزو فرقه های مسیحیت). پدر و مادرم با هم پسر عمو و دختر عمو بودند و مادرم در مدرسه ی راهب های ارمنی یک راهب بود. دائیم در یکی از کلیساها انجیلی کشیش بود و دو خواهر داشتم که چهار سال از من بزرگ تر بودند.

کاملاً بر پایه ی تربیت و تعالیم مسیحیت بزرگ شدم. از همان کودکی هر یکشنبه، روزهای عید و هر وقت دلم می خواست به کلیسا می رفتم و کسی در رفت و آمد به کلیسا مانند من نبود و بسیار از رفت و آمد به کلیسا لذت می بردم. دوست داشتم از همه ی عبادات و مراسم، نیایش ها، اردوها، سرگرمی ها و سفرهای مذهبی کلیسا بهره مند شوم.

به مدرسه ی ارمنی نوباریان که جز مسیحیان ارمنی پذیرش نمی کرد رفتم. تعداد دانش آموزان مدرسه، مهدکودک تا دبیرستان، در همه ی مقاطع تنها حدود 125 نفر بود. اولین کاری که در مراسم صبحگاه انجام می دادیم نیایشی بود که در حالت ایستاده و در صف می خواندیم. در مدرسه یک کلیسا وجود داشت و بیشتر معلمان مدرسه مسیحی بودند.

اکنون دیگر برای خواننده ی عزیز روشن است که من جز در موراد خاصی در محله یا میان همسایگان با مسلمانان اختلاط نداشتم. بیشتر وقت من در کلیسا می گذشت و مانند یک خادم کلیسا به آن خدمت می کردم (خادم کلیسا به کشیش در برگزاری مراسم عشای ربانی و نیایش ها کمک می کند).

این وضعیت ادامه داشت تا به دبیرستان وارد شدم و در این مرحله ارتباط من با کلیسا و کشیش ها بیش از پیش گردید. از این رابطه ی گرم و صمیمی بسیار خوشحال بودم. چون من یکی از مقربان و افراد مورد اعتماد آنان بودم و چنان شد که در بیشتر مراسم های عشای ربانی، از جمله در قرائت انجیل و پاسخ به کشیش زمانی که بخشی از آن را تلاوت می کرد و آماده و مهیا کردن فدا و شراب مقدس شرکت داشتم.

 

آغاز هدایت

 

یک روز با یکی از دوستان مسلمانم نشسته بودم. او به من گفت: مسلمان نمی شوی؟

گفتم: چرا مسلمان شوم؟ تو چرا مسیحی نمی شوی؟

او جمله ای به من گفت که تندترین حرفی بود که شنیده بودم...

گفت: (أنتم كلكم في النار) "شما همگی در آتشید"!

وای که چه جمله ی شدید و محکمی بود که مانند یک صاعقه بر من فرود آمد... آتش؟!

چرا آتش؟ در حالی که من هر کار نیک و صالحی که من را به خداوندم نزدیک گرداند تا وارد بهشت شوم انجام می دهم. حال او می گفت که من به آتش خواهم افتاد!؟

وقتی آرام تر شدم از او پرسیدم: چرا من و همه ی مسیحیان وارد آتش می شویم و شما مسلمانان به بهشت می روید؟

گفت: چون شما می گویید خدا سه تا است و اینکه مسیح پسر خداست و دیگر افترائاتی از این دست را به مسیح نسبت می دهید!

- این ها را از کجا می دانی؟... مگر انجیل را خوانده ای؟

- خیر، لزومی ندارد چون ما قرآن داریم.

 

شک و یقین

این ها از جمله چیزهای عجیب دیگری بودند که می شنیدم؛ قرآن چگونه از سابقه و اساس دین ما خبر دارد و چگونه عنوان می کند که همه ی این مطالبی که به مسیح نسبت می دهیم کفر بوده و به آتش می رساند ما را؟

آن جا بود که متحیر و سرگردان ماندم و شروع به تفکر عمیق در این باره نمودم. کم کم متوجه وجود اختلافات شدیدی در رابطه با نسب مسیح شدم!

یک جا ادعای الوهیت او و در دیگر جا پیامبری شده بود! به فکر افتادم که با این حساب عیسی مسیح که بوده است؟ آیا پیامبر بود یا پسر خدا یا خود خدا؟!

 

سؤال های بی پاسخ!

کم کم برخی سؤالات را پیش می کشیدم و به کشیش عرضه می کردم تا بلکه جواب های قانع کننده ای به دست بیاورم. اما پاسخی که خیالم را آسوده و آرام کند پیدا نمی کردم! یادم هست که یک بار از کشیش پرسیدم: چرا کتاب مقدس می گوید مسیح بر کوه زیتون نشسته و به پیشگاه خداوند دعا می کرد؟

اگر او به راستی خدا بوده، پس به بارگاه چه کسی دعا می کرد؟ او پاسخ هایی داد که چیزی از آن نفهمیدم.

سپس شروع به اندیشیدن درباره ی کارهایی که ما مسیحی ها می کردیم نمودم؛ کارهایی مانند اعتراف به گناهان و اشتباهات نزد کشیش یا خوردن تکه ای نان که در شراب خیس شده و کشیش می گفت که این دو چیز خون و جسم مسیح هستند و هر کس آن ها را برگیرد آمرزیده شده و از درون پاک می شود!

فکر می کردم که چگونه انسانی مانند او انسان دیگری مانند من را می تواند بیامرزد؟!

او خود نزد چه کسی اعتراف می کند؟ چه کسی گناهان او را می آمرزد؟ چگونه خون و جسم مسیح در این جام قرار می گیرد؟ آیا این خرافه است یا حقیقت؟ چگونه این چیز درونم را پاکیزه و گناهانم را می آمرزد؟

اندک اندک پرسش های من بیش تر و بیش تر می شد وپاسخی برای آن ها نمی یافتم. شروع کردم به مقرر کردن برداشت ها و تصمیمات شخصی مانند: اعتراف نکردن نزد کشیش که انسانی مانند من است، نخوردن جام مقدس، باور به اینکه عیسی مسیح علیه السلام پیامبر بوده چون او هم یک انسان بوده است و... اینکه خداوند دارای صفات کمال خاص خود است که با صفات بشری متفاوت است و شروع کردم به خواند انجیل بدون گفتن عبارت [پروردگار ما یسوع مسیح می گوید] و تنها می گفتم یسوع مسیح می گوید... اما با این وجود نوز به آن آرامش و آسودگی خیال که می خواستم نرسیده بودم و احساس نمی کردم در این دینی که دنبال می کنم بتوانم راهی برای آن بیابم.

{إنّ هذا القرآن يهدى للتي هي أقوم}

در این دوره ی زمانی و این پیچ زندگی، یک روز داشتم درس هایم را در اتاقم در منزل خانواده ام که درست پشت آن یک مسجد قرا داشت مرور می کردم. ماه رمضان بود و بلندگوهای مسجد بعد از نماز عشاء و در حین نماز تراویح روشن بود. صدای امام که قرآن می خواند در اتاقم شنیده می شد...

صدایی نرم و زیبا بود که در آن شیرینی و لذتی در قلبم حس می کردم. آن موقع نمی دانستم که این که می خواند تلاوت قرآن کریم است.

 

ادامــه دارد...

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

عمرو بن عاص رضی الله عنه  می‌گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و سلم  پرسیدم: چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ فرمود: «عایشه را». گفتم: از میان مردان، چه کسی را؟ فرمود: «پدر عائشه را». گفتم: سپس چه کسی را؟ فرمود: «عمربن خطاب را» و آن‌گاه مردان دیگری را نیز نام برد.
الاحسان فی صحیح ابن حبان (15/309)

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010