من به میل خودم وارد دین اسلام شدم. طبق آیین کاتولیک رومی بزرگ شدم، اما همیشه به فرهنگ و ادیان دیگر علاقه داشتم. سفر من از آنجا آغاز شد که می خواستم با آفریدگارم ارتباط داشته باشم. می خواستم دین مورد علاقه ام را بیابم نه مانند مذهبی که با آن متولد شدم. مدتی را در آیین فرانسیس فرقه ای مربوط به کاتولیک سپری کردم.
دوستان زیادی داشتم و نه فقط از اوقات دعا و نیایش لذت می بردم بلکه در دین احساس آرامش می کردم، ولی بازه به عقیده ی من چیزی جز ریاکاری و نخوت نبود. هنگامی که از کاتولیک رویگردان شده و به سوی سکیولاریسم (وابسته به دنیا) روی آوردم، بار دیگر شروع به جستجوی مسیری برای رسیدن به خدا نمودم.
یک شب داشتم در تلوزیون به اخبار گوش می دادم، به طور مداوم خبرهای ناقصی درمورد مسلمانان با تصوری از تروریسم و شرارت گزارش می داد. از مدت ها پیش به این نتیجه رسیدم که چنین خبرهایی اصلاً اخلاقی نیستند، بنابراین دیگر به آنها گوش نداده و شدیداً از تأیید چیزی که دیگران می گویند پرهیز کردم.
تصمیم گرفتم درمورد اسلام به جستجو پرداخته و در این رابطه خودم به نتیجه برسم. چیزهای بی رنگ و رویی که پیدا کردم همگی تصورات منفی از رسانه های شیطانی بودند که بیرون می دادند. دینی را یافتم که حقیقت معنوی، عشقی عمیق و یاد و توجه همیشگی خداوند در آن نهفته است. چیزی که باعث تعصب فرد می شود طرفداری از شخص دیگری است.
قرآن جیبی را به امانت گرفته و تا جایی که می توانستم شروع به مطالعه نمودم. چشمانم را به روی حقایق و لطف پروردگار باز کردم و هر روز به اشتیاق من افزوده می شد. هیچ دین دیگری نمی توانست اینطور مرا تحت فشار قرار دهد چرا که خودم را در وجود پروردگار یافته بودم.
به اندازه ی کافی شور و اشتیاق لازم را برای رفتن به مسجد پیدا کرده بودم و شهادتین را در حضور خواهران و برادران مسلمان اعلام نمودم. هم اکنون من یک مسلمان هستم و از خداوند به خاطر هدایتم به سوی اسلام سپاسگزارم.
ترجمه: مسعود
مهتدین
Mohtadeen.Com
|