|
|
|
|
|
شماره مقاله :
|
3004 |
تعداد مشاهده : |
3499 |
تاریخ اضافه : |
2014-01-01 |
|
هدايت يافتن يهودى ايراني بنام سموئیل |
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
با عرض سلام خدمت دوست،برادر،راهنما،ناجی و استادم عبدالله عزیز (مجرى كلمه شبكه). قصد بر نوشتن این نامه تشکر از زحمات شما است. من متولد از پدر و مادری یهودی ایرانی اصل هستم.در تمام عمر با خواندن کتب مقدس تورات و... احساس عجیبی داشتم و همیشه در این فکر بودم که اگر این کتب کلام خداوند است چرا اینهمه با عقل و منطق و تفکر در تضاد است؟چرا این همه تناقض و اشتباهات فاحش در این کلام است؟چرا مقام و مرتبه خداوند این همه پایین و این همه جاهل به امور است!چگونه ممکن است من دقیقا به شکل و صورت فیزیکی و ظاهری خداوند آفریده شده باشم؟!!اصلا چگونه ممکن است خدایی که جهان را آفرید،در جسم محدود و در علم با من تفاوت آنچنانی نداشته باشد؟!! چگونه ممکن است که خدا با انسان کشتی بگیرد!!!؟؟؟!!!بله برادرم عبدالله من بسیار در تفکر بودم و هیچ دلیلی حتی سست نیافتم تا توجیهی بر این کتب و کلام آن باشد؛پس شروع به تحقیق در دین مسیحیت نمودم و باز هم سوال های فراوانی را بدون پاسخ یافتم.چگونه ممکن است خداوند، آمیزش با انسان نماید و پسری داشته باشد!!!چگونه ممکن است پسرش که مسیحیان مدعی بر خداوند بودن او هستند، بخورد بیاشامد و دفع کند و نیازمند خواب و لباس و تفریح با شراب باشد!!! این چگونه خدایی است که درد میکشد و زخمی میشود و میمیرد و بر صلیب از خدای همتای خود یعنی پدر تقاضای قدرت می نماید؟خدایی که حتی توان دفاع از خود ندارد!!!چگونه ممکن است کتب مقدس تحریف نشده باشد در حالی که به دست حواریونی نوشته شده است که با لعن و نفرین عیسی را انکار نمودند و یا هم چون یوحنا عیسی را به 12 سکه فروختند!اینان کتب مقدس را نوشته اند همان کسانی که در حظور خدایشان او را انکار نمودند وای بر زمانی که در نبودش کتب مقدس را نوشتند!!! بله برادرم من کاملا متفاوت از عقیده هم کیشانم و مسیحیان بر محکوم نمودن تفکر کردن ، تفکر می نمودم و به دنبال رستگاری دست و پا میزدم.با زردشتیان و بوداییان و بت پرستان و شیطان پرستان گاو پرستان وموش پرستان و حتی آلت تناسلی پرستان و بی خدایان وارد بحث های طولانی می شدم و هیچ حاصلی برایم نداشت جز نا امیدی و سرخوردگی و گم گشتگی.با احترام به مسلمانان شیعه با دین آنان نیز آشنایی کامل داشتم و میدیدم که همچون مشرکان و مسیحیان و یهودیان و ادیان دیگر برای خدا و قدرت و رحمتش شریکانی به مراتب بیشتر از دیگر ادیان قرار می دهند و کتاب اصول کافی را و دیگر کتبشان را مطالعه می نمودم و این سوالاتم بود که:چگونه مسلمانان شیعه خود را مسلمان میدانند در حالی که در کتب شان قرآن را تحریف شده میدانند و کتاب دینشان را در دست امامی میدانند که تا قیامت نخواهد آمد؟!چگونه دینی است که فضایل امامانشان از پیامبرشان بیشتر است؟چگونه دینی است که خدایشان از عمر می ترسید و نا توان از عذاب او بر اثر تحریف قرآن بود!!چگونه امام حسینشان کربلا را از زمین کنده و نزدیک میکند و نشان مادرش میدهد اما ناتوان از بارش باران برای رفع تشنگی خود و دیگران و ناتوان از شکست دادن چند هزار انسان فانی است؟!!چگونه دینی است که مهم ترین امامشان در برابر ظالمی که همسرش را و پسرش محسن را کشت و به دخترش تجاوز و غصب نمود و خود او را با طناب بر زمین کشید هیچ اعتراضی ننمود و تازه 6 روز بعد از مرگ همسرش با یک دختره 14 ساله ازدواج نمود و جشن عروسی گرفت و ولیمه داد!!!!!!!!.چگونه دینی است که پیامبرشان میگوید با زنان پاک و پاکیزه ازدواج کنید ولی خود زنی فاحشه داشت !!!!چگونه دینی است که قرآنشان می گوید تمام زنان پیامبرشان مادر مسلمانان و مومنین هستند و شیعیان خود را مسلمان و مومن میدانند در حالی که مادر خود را فاحشه میدانند!!!!!! چگونه دینی است که مدعی توحید و یکتا پرستی است اما هر سال همچون مسیحیان که میگویند خون خداوند ریخته شد)عیسی مسیح( میگویند حسین خون خدا است)در عاشورا( و با شهادتش خون خدا ریخته شد!!!! این شد همان مسیحیت که علی)پدر(حسین)پسر(مهدی)روح القدس(و فاطمه )مریم(}با این برهانشان که حسین خون خدا است. کسی که خون خدا است پس یعنی پدرش نیز خدا است و مهدی نیز همچون روح القدس پنهان و عالم به غیب و قادر به همه چیز است و فاطمه که می گویند از مریم باکره نیز برتر است{ !!!!!!! بله برادرم عبدالله گفتنی بسیار و سوالات بی جواب بسیار و اینگونه بود که من اسلام را دینی خارج از عقل و منطق و خرافی دیدم.ناراحت و درمانده و سرگشته بودم.ساعت ها گریه کردم و دعا نمودم که اگر خدایی وجود دارد به من راه رستگاری را نشان بدهد و مرا از این غم عظیم برهاند.چنان زمین را چنگ و دست هایم را خراش میدادم و می گریستم که گویی تمام اهل زمین مرده اند و من در سوگ آنان می گریم.تا اینکه به طور کاملا اتفاقی در منزل یکی از دوستانم شبکه کلمه را و برنامه شمارا دیدم که تلاش زیادی می نمودید که توحید و یکتا پرستی را ترویج دهید که دوستم چون شیعه بود هر چند دقیقه یک بار به شما فحاشی می نمود و از دوستان شیعه شنیده بودم که اهل سنت کافر و از دین خارج هستند،و با خود میگفتم که دین خودشان که این همه در تضاد و انحراف است دیگر چه برسد به اهل سنت که این ها آنها را کافر میدانند!اما صدای شما عزیز و برادرم و سخنانتان بر دلم نشست و حس صداقت کلام شما در خالصانه خواندن خداوند ،بر من چیره شد.تمام برنامه های شما را دانلود نمودم و کتاب های اهل سنت را مطالعه نمودم و شبکه کلمه را از طریق اینترنت و به دور از چشم پدر و مادرم نگاه می کردم و در کلام شما برادران و قرآن تفکر می نمودم و اینگونه بود که من با اسلام حقیقی آشنا شدم.اسلامی که خدا در آن یکتا است،شریکی ندارد،کسی از او رحیم تر و دلسوز تر وجود ندارد که بخواهد شفاعت کند گناه کاران را،شفا و دوا ورحمت و عذاب همه در ید قدرت اوست،کتابش محفوظ از تحریف و کلامش واضح و روشن است،پیامبر و زنان پیامبرش و حواریون و اصحاب او همه انسان هایی پاک و پاکیزه اند،در دینشان کینه و بغض و بزرگ نمایی انسان ها همچون یهودیان و مسیحیان نیست.در دینشان لعن نفرین اشک و آه و حسرت مرگ انسان های فانی وجود ندارد،بله در دینشان تضاد و نقصان در میان رفتار و قرآنشان نیست،بله برادرم عبدالله من یافتم من هدایت خدا را و راه درست را یافتم و در خانه پدری به این ایمان رسیدم و با اینکه می دانستم برای همیشه خانوده مرا طرد می کند اما نتوانستم جلوی فریاد الله و اکبر هایم را بگیرم و چنین شد که از خانه رانده شدم و در مشقت و با لطف و رحمت الهی به کار مشغول شده و همکنون سرایدار ساختمانی هستم و راضی به لقمه نانی که روزی من شده است. اینک برادرم با افتخار و لطف الله و چشمانی باز و عقلی سالم میگویم أشهد أن لا اله الا الله وأشهد ان محمد رسول الله برادرم اینها را گفتم که اگر زمانی نا امید شدی از هدایت گمراهان،مرا به یاد بیاوری و بدانی که حد اقل یک نفر را هدایت نمودی و از ضلالت نجات داده ای .در روز محشر گواهی خواهم داد بر کمک نمودنت و هدایتم به دین الله باشد که موجبات تلاش بیشتر شما بر اجرای برنامه های مفیدتان و دلگرمی بر گواهانی در قیامت بر اعمال نیکتان. برادرانم مرا دیگر برادر خود نمی دانند اما نمی دانند من با از دست دادن چند برادر ، برادری مثل شما را دارم و میلیون ها برادر مسلمان همچون خودم.سخنانم را اگر مفید دانستید و راهی را که تا رسیدن به الله پیمودم،مفید دانستید، در یکی از برنامه هایتان بگذارید تا شاید درس عبرتی و تلنگری باشد بر همکیشان قدیم و آنان که در گمراهی هستند. (سموئیل) قدیم و نام اسلامی که بر خود نهادم (محمد) است. درود الله بر شما هدایت گران و تمام برادران مسلمانم.
برای برنامه قرآن برای
مجري عبدالله از المان
كلمه شبكه
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|