بسم الله الرحمن الرحیم
چه حس زیبایی است.. !
چه حس زیبایی است.. که وضو بگیرم و با خشوع بایستم، تکبیر بگویم تا قلبم به آرامش برسد چرا که نماز، روشنی چشم من است.
چه حس زیبایی است.. که با حجاب کامِلَم خود را بپوشم مانند گوهری پنهان و اگر به خاطر پوشیدن حجابم، نگاه های تعجب و عشق ورزی مردم را از دست بدهم برایم مهم نیست زیرا نگاه رضا و خشنودی پروردگارم برایم کافی است.
چه حس زیبایی است.. که برای بوسیدن دست مادر مهربانم خم شوم و او از من راضی باشد، ببینم که مرا در آغوش کشیده و دعاهایش به آسمان ها رسیده و از الله تعالی طلب قبولی دارند و این گونه قلبم آرام گیرد.
چه حس زیبایی است.. که دوستانی صالح داشته باشم و با یکدیگر قرآن را تلاوت کنیم و از شیرینی ایمان لذت ببریم و باهم مسیر طاعات و عبادات را بپیماییم.
چه حس زیبایی است.. که تمام عبارات و معانی زیبای عشق و محبت را در قلبم مانند پرندگانی پاک و طاهر اسیر کنم تا آن را فقط برای همسر پاکم آزاد سازم.
چه حس زیبایی است.. که با کف دستم اشک دردمندی را پاک کنم و به جایش بوسه ی امید را بکارم تا تبسمی در میان اشک هایش بر لبانش نقش ببندد و شاد شود.
چه حس زیبایی است.. که سرم را جز برای خالقم خم نکنم و برای کسی جز پروردگارم سجده نکنم.
چه حس زیبایی است.. که می دانم اگر موعد شادی به تأخیر افتاد به این معنی نیست که آن نخواهد آمد؛ زیرا تمام آرزوهایم در نزد الله محفوظ اند.
چه حس زیبایی است.. که به خاطر تنهایی، ناراحت و غمگین نباشم؛ زیرا ماه با وجود اینکه تنهاست زیباترین چیز در آسمان است.
چه حس زیبایی است.. که در آرامش بنشینم و دستانم را برای راز و نیاز به سوی الله بلند کنم، سعادت خودش بسویم بیاید، چرا که سعادت مانند پروانه ای ست که اگر به سویش بدوم از من فرار می کند، اما با اعتمادی که به الله دارم مطیعانه بسویم می آید و بر انگشتم می نشیند.
چه حس زیبایی است.. که بدانم هیچ چیز ارزش این را ندارد که بخاطرش درد بکشم به جز گناهانم، پس باید پایبند استغفار باشم تا الله تعالی مرا ببخشد.
چه حس زیبایی است.. که با دستانم کار خیری انجام دهم، با انگشتانم تسبیح بگویم، با آن ها صدقه بدهم و با آن چیزی را بنویسم که رضایت الله تعالی در آن نهفته باشد تا روز قیامت، زمانی که به سخن گفتن می آیند شفاعتم را نزد پروردگارم کنند و خوبی هایم را بازگو کنند تا بر حسناتم و نیکی هایم افزوده شود.
چه حس زیبایی است.. که احساس کنم در راه راست قدم می گذارم حتی اگر گناه کردم، کوتاهی کردم، بدی کردم و دور شدم زمانی که به خودم بیایم راه بازگشت و جبران داشته باشم؛ زیرا هرچه قدر هم که زمین بخورم بازهم می توانم به نهایت برسم زیرا راه درست را انتخاب کرده ام و با گریه و زاری در سجده ام آن را از پروردگارم می طلبم..
چه حس زیبایی است.. که نمی توانم آن را در سطرها ذکر کنم و لابه لای نوشته ها جای دهم، زیرا لذت طاعات و عبادات فراتر از این اند که بتوان آن را وصف کرد و برای التزام و پایبندی سقفی وجود دارد که بالاتر از کلمات و جملاتم هست.
مترجم: ام احمد
http://ar.islamway.net
|