29 اسفند 1402 09/09/1445 2024 Mar 19

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 605
بازدید کـل سایت : 2923002
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

3081 تعداد مشاهده : 1919 تاریخ اضافه : 2016-10-30

 

فرماندهان و علمایی که به دست شیعه های باطنی ترور شده اند

بسم الله الرحمن الرحیم

فرماندهان و علمایی که به دست شیعه های باطنی ترور شده اند

 

در این جا اسامی فرماندهان و علمایی را ذکر می کنم که طی دو قرن پنجم و ششم در تاریخ اسلامی توسط شیعیان باطنی ترور شده اند، به خصوص در طول دوره ی جنگ های صلیبی. بدین وسیله برایمان روشن خواهد شود که آنان چه نقش ناجوان مردانه ی گسترده ای را برای از بین بردن فعالان و زنده داران این امت در زمان جنگ بین مسلمانان و صلیبیان بازی کرده اند.

 

همچنین با نگریستن به این لیست و توجه کردن به زمان قتل و نوع شخصیت ها می توان به نکته های بسیار مهمی پی برد، از جمله:

1.     کسانی که به دست باطنی ها کشته شدند، در میدان های سیاسی و فکر و جهاد در راه الله، نقش فرماندهی و توجیه و ارشاد را ایفا می کردند.

2.     از بین بردن چنین افرادی از یک سو خدماتی عمدیی بود برای صلیبیین و از سوی دیگر برای فرماندهی مذهب الحادی پلید و حیله گر.

3.     اکثریت قربانیان در حالی ترور شدند که روزه دار بودند و یا در هنگام برگزاری نماز جمعه بودند و یا اینکه در مجلس سخنرانی های دینی و فتوا در مساجد حضور داشتند[1].

در اینجا اسم قربانی، سالی که در آن ترور شده و چگونگی وقوع حادثه را ذکر می کنیم:

1.     خلیفه مسترشد بالله عباسی، سال 529 هـ، ده نفر و اندی از باطنی ها با خنجر به وی حمله کردند سپس او را مثله کردند.

2.     خلیفه راشد عباسی، سال 532 هـ، در اصفهان وی را خائنانه ترور کردند.

3.     وزیر نظام الملک سلجوقی، سال 485 هـ، شخص باطنی با ظاهر فردی دادخواه به وی نزدیک شد و با چاقو به او ضربه ای زد و او را به قتل رساند.

4.     وزیر نظام الملک (ابو نصر)، سال 503 هـ، گروهی از باطنی بر وی یورش بردند در حالی که او نمازش را مسجد جامع می خواند، وی را مجروح کردند.

5.     وزیر ابو محاسن عبد الجلیل دهستانی، سال 495 هـ، جوانی باطنی به وی حمله کرد و با چندین ضربه او مجروح ساخت که پس مدتی وفات یافت.

6.     وزیر کمال ابوطالب سمیرمی، سال 516 هـ، در حالی که از راه باریکی می گذشت باطنی ها بر وی هجوم آوردند و به قتلش رساندند.

7.     وزیر معین الملک (ابو نصر)، سال 521 هـ، فردی باطنی به وی حمله کرد درحالی که وی متوجه نبود او را به قتل رساند؛ این شخص باطنی مهتر اسب های معین الملک بود تا از این طریق به هدفش برسد.

8.     وزیر عضد الدین ابو فرج بن رئیس رؤسا، سال 573 هـ، در حالی که وی برای حج می رفت گروهی از باطنی ها با ظاهری فقیرانه که عریضه ای به همراه داشتند به وی نزدیک شد و یکی از آنها با چاقو به او ضربه زد و به دنبال فرد دوم و سوم نیز به وی حمله کردند تا اینکه به قتلش رساندند.

9.     وزیر نظام الملک مسعود بن علی، سال 596 هـ، شخصی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

10.                        وزیر فخر الملک ابو مظفر علی ابن نظام الملک، سال 500 هـ، جوانی باطنی در حالی که دعوای داد خواهی می کرد به وی نزدیک شد و عریضه ای به همراه داشت، هنگامی که وزیر آن را می خواند آن جوان به وی حمله کرد و با خنجری که به همراه داشت به قتلش رساند.

11.                        امیر بلکابک سرمز، سال 493 هـ، عده ای از باطنی ها با خیانت به وی او را با چاقو به قتل رساندند.

12.                        امیر مودود، سال 507 هـ، پس از ادای نماز جمعه در مسجد جامع دمشق، شخصی باطنی به وی حمله کرد و به قتلش رساند.

13.                        امیر احمد ابراهیم روادی، سال 510 هـ، مردی باطنی که با گریه و زاری درخواست دادخواهی می کرد به وی عریضه ای را داد و از او خواست آن را به سلطان بدهد، زمانی که آن را از او می گرفت آن مرد بسرعت با چاقویش به وی حمله کرد و به قتلش رساند.

14.                        امیر قسیم الدولة آق سنقر برسقی، سال 520 هـ، در حالی که وی نماز جمعه را می خواند ده نفر و اندی از باطنی ها به وی حمله کرده و او را به قتل رساندند.

15.                        امیر تاج الملوک بوری بن طغتکین، سال 525 هـ، دو نفر از باطنی ها به وی حمله کردند و خواستار قتلش بودند اما بعدها جراحت و زخم هایش بهبود یافت، پس از گذشت یک سال از این حادثه بر اثر یکی از همین جراحت هایش وفات کرد.

16.                        امیر آق سنقر الأحمدیلی، سال 527 هـ، شخصی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

17.                        امیر اغلمش، سال 614 هـ، فردی باطنی وی را خائنانه به قتل رساند.

18.                        امیر شهاب الدین الغوری، سال 602 هـ، شخصی باطنی به خاطر ترس از وی و نیرومندی اش خائنانه وی را به قتل رساند.

19.                        امیری از امیران، جلال الدین خوارزم شاه، سال 624 هـ، فردی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

20.                        امیر جناح الدولة حسین، سال 495 هـ، سه نفر از باطنی ها پس ادای نماز جمعه در مسجد جامع به وی حمله کردند و به قتلش رساندند.

21.                        امیر خلف بن ملاعب، سال 499 هـ، شخصی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

22.                        امیر شمس الملوک اسماعیل بن بوری، سال 529 هـ، فردی باطنی با خیانت به وی او را به قتل رساند.

23.                        امیر برسق الکبیر، سال 490 هـ، فردی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

24.                        امیر سیف الدین برادر علاء الدین الغوری، سال 547 هـ، شخصی باطنی با خیانت به وی او را به قتل رساند.

25.                        سلطان داود بن سلطان محمود، سال 538 هـ، فردی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

26.                        سلطان بکتمر، سال 589 هـ، هیأتی از نمایندگان باطنی ها با ظاهر صوفیان به نزد وی آمدند و یکی از آنان هنگام گفتن قصه ای بسرعت با چاقویش به وی ضربه ای زد و به قتلش رساند.

27.                        سلطان صلاح الدین ایوبی، سال 570 هـ، در اردوگاه ارتشش سعی کردند وی را به قتل برسانند اما شکست خوردند.

28.                        سلطان صلاح الدین ایوبی، سال 571 هـ، زمانی که حلب را محاصره کرده بود سعی کردند وی را به قتل برسانند اما بازهم شکست خوردند.

29.                        نائب نصر خان بن ارسلان خان محمد، سال 524 هـ، شخصی باطنی با خیانت به وی او را به قتل رساند.

30.                        مقرب جوهر، سال 547 هـ، گروهی از باطنی با پوششی زنانه برای کمک خواستن از وی سر راهش قرار گرفتند، او ایستاد تا به سخنان آن ها گوش دهد که آنان بر وی حمله کرده و به قتلش رساندند.

31.                        ابو صالح بن عجمی، سال 573 هـ، جماعتی از باطنی ها در مسجد جامع به وی حمله کردند و به قتلش رساندند.

32.                        برادر امیر قتاده، امیر مکه، سال 608 هـ، در ایام حج در منی به وی حمله کرده و او را به قتل رساندند.

33.                        ابو القاسم ابن امام حرمین، سال 492 هـ، شخصی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

34.                        فقیه احمد به حسین البلخی، سال 494 هـ، فردی باطنی با خیانت وی را به قتل رساند.

35.                        فقیه عبد الطیف بن الخجندی، سال 523 هـ، شخصی باطنی خائنانه وی را به قتل رساند.

36.                        فقیه ابو المحاسن رویانی، سال 502 هـ، فردی باطنی با خیانت به او وی را به قتل رساند.

37.                        قاضی ابو العلاء مساعد نیشابوری، سال 499 هـ، در مسجد جامع اصفهان، فردی باطنی وی را به قتل رساند.

38.                        قاضی عبید الله بن علی خطیبی، سال 502 هـ، شخصی باطنی در مسجد جامع هنگام ادای نماز جمعه وی را به قتل رساند.

39.                        قاضی صاعد بن عبد الرحمن ابو العلاء، سال 502 هـ، در روز عید فطر در نیشابور شخصی باطنی او را به قتل رساند.

40.                        قاضی ابو سعد محمد بن نصر الهروی، سال 518 هـ، گروهی از باطنی ها در مسجد جامع همدان به وی حمله کرده و او را به قتل رساندند.

41.                        واعظ ابو جعفر ابن المشاط، سال 498 هـ، 498 هـ، در مسجد جامع به مردم درس می داد و هنگامی که از کرسی اش پایین آمد شخصی باطنی به وی حمله کرد و او را به قتل رساند.

42.                        واعظ ابو مظفر الخجندی، سال 496 هـ، در مسجد جامع به مردم درس می داد و هنگامی که از کرسی اش پایین آمد شخصی باطنی به وی حمله کرد و او را به قتل رساند.

 

برگرفته از مقاله ی "قادة وعلماء تم اغتيالهم بيد الشيعة الباطنية" تألیف محمد حامد الناصر

http://islamstory.com

مترجم: ام احمد

 



[1] جهاد والتجدید فی القرن السادس الهجری، تألیف محمد حامد ناصر:ص/146-150 به نقل از کتاب "دولة السلاجقة وبروز مشروع إسلامی لمقاومة التغلغل الباطنی والغزو الصلیبی، تألیف دکتر علی الصلابی: ص/590-594

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

عمرو بن عاص رضی الله عنه  می‌گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و سلم  پرسیدم: چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ فرمود: «عایشه را». گفتم: از میان مردان، چه کسی را؟ فرمود: «پدر عائشه را». گفتم: سپس چه کسی را؟ فرمود: «عمربن خطاب را» و آن‌گاه مردان دیگری را نیز نام برد.
الاحسان فی صحیح ابن حبان (15/309)

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010