بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد:
تعريف ولاء و براء:
ولاء از مصدر ولي به معني به او نزديك شدن است و مراد از ولاء اينجا نزديكي به مسلمانان با دوست داشتن، كمك كردن و ياري رساندن آنها بر دشمنانشان و با آنها زندگي كردن است.
براء از مصدر بري به معني قطع كردن است. بري القلم يعني قلم را شكست. و مراد از براء اينجا قطع رابطه با كفار بگونه اي كه آنها را دوست نداشته و ياري ندهد و در سرزمين آنها مگر بر حسب ضرورت زندگي ننمايد.
ولاء و براء از حقوق توحيد است
بر مسلمان واجب است كه دوستي و دشمني اش براي خدا باشد به خاطر خداوند دوست داشته و به خاطر او از كسي متنفر باشد. پس مسلمانان را دوست داشته باشد و آنها را ياري كند و دشمن كافران باشد و از آنها متنفر و بيزار باشد و از آنها دوري كند. الله تعالي در واجب بودن دوستي مؤمنان مي فرمايد:
{إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ**وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}( مائده 55- 56)
«ولي شما تنها خدا و رسول اوست و كسانيكه ايمان آورده اند همان كساني كه نماز بپا مي دارند و در حال ركوع زكات مي دهند. و هركس خدا و پيامبر او و كساني را كه ايمان آورده اند را ولي خود بداند، پس بدانيد كه حزب خدا همان پيروزمندانند»
و مي فرمايد:{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}( مائده 51)
«اي كسانيكه ايمان آورده ايد، يهود و نصاري را دوستان‹خود› مگيريد، آنها دوستدار يكديگرند. هركس از شما آنها را به دوستي گيرد، از آنان خواهد بود. آري خدا گروه ستمگران را راه نمي نمايد»
و مي فرمايد:{لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ}( مجادله 22)
«قومي را نيابي كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشد، كساني را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده اند هرچند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشد، را دوست بدارند».
و اين آيات كريم و بزرگوار واجب بودن دوستي مؤمنان را مشخص مي كند و خير و نيكي از آن حاصل مي شود و دشمني كردن كافران و دوري از دوستي با آنها واجب است و آنچه از دوستي به سوي آنها انجام مي شود، شر و بدي است.
جايگاه ولاء و براء در دين
ولاء و براء در اسلام جايگاه بزرگي دارند آن محكم كننده دستگيره ايمان است. كه معناي آن محبت و الفت بين مسلمانان و دوري از دشمنان اسلام است. ابن عباس م روايت مي كند كه رسول الله صلی الله عليه وسلم مي فرمايد:«أوثق عرى الإيمان الموالاة في الله والمعاداة في الله والحب في الله والبغض في الله» «محكم ترين دستگيره ايمان دوستي و دشمني براي خدا و محبت و نفرت به خاطر اوست».(طبراني در الكبير(11 / 215))
تفاوت بين مداهنه و مدارا كردن و اثر آن بر ولاء و براء:
مداهنه يعني ترك نمودن امر به معروف و نهي از منكر و نرمي و آساني با كافران و گنهكاران به خاطر دنيا. با اينكار آنچه بر مسلمان از غيرت به خاطر دين واجب است زايل مي شود. و مثال براي آن الفت و مهرباني با اهل گناه و كافران و رفت و آمد با آنها در حاليكه آنها بر گناه يا كفر هستند و با اينكه قدرت آن را دارد آنها را انكار نمي نمايد. الله تعالي مي فرمايد:
{لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُدَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ**كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ**تَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا}( مائده 78- 80)
«از ميان بني اسرائيل آنان كه كفر ورزيدند بر زبان داود و عيسي بن مريم لعنت شدند اين بدان خاطر بود كه كفر ورزيدند و تجاوز نمودند. و از كار زشتي كه مرتكب مي شدند يكديگر را باز نمي داشتند. آنچه مي كردند كار بسيار بدي بود. بسياري از آنان را مي بيني كه با كساني كه كفر ورزيده اند دوستي ميكنند».
مدارا كردن يعني دفع شر و بدي با سخن نرم و ترك كردن غلظت و شدت يا اعراض و دروي از صاحب بدي هنگامي كه ترس شر او مي رود يا بزرگتر از آن حاصل مي شود. مانند نرمي با جاهل در يادگيري علم، با فاسق در نهي از انجام كارش و ترك نمودن غلظت و تندي بر او و با سخن و كار نرم و آسان بر او انكار كردن است خصوصاً هنگامي كه نياز به مدارا كردن با او باشد. در حديث عائشه ك آمده است كه:
«أَنَّ رَجُلًا اسْتَأْذَنَ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَمَّا رَآهُ قَالَ بِئْسَ أَخُو الْعَشِيرَةِ وَبِئْسَ ابْنُ الْعَشِيرَةِ فَلَمَّا جَلَسَ تَطَلَّقَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي وَجْهِهِ وَانْبَسَطَ إِلَيْهِ فَلَمَّا انْطَلَقَ الرَّجُلُ قَالَتْ لَهُ عَائِشَةُ يَا رَسُولَ اللَّهِ حِينَ رَأَيْتَ الرَّجُلَ قُلْتَ لَهُ كَذَا وَكَذَا ثُمَّ تَطَلَّقْتَ فِي وَجْهِهِ وَانْبَسَطْتَ إِلَيْهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَا عَائِشَةُ مَتَى عَهِدْتِنِي فَحَّاشًا إِنَّ شَرَّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ تَرَكَهُ النَّاسُ اتِّقَاءَ شَرِّهِ)»
«يك نفر از پيامبر صلی الله عليه وسلم اجازه ورود خواست هنگامي كه او را ديد، فرمود: از بدترين مردان قبيله است هنگامي كه داخل شد پيامبر صلی الله عليه وسلم با ملايمت با او صحبت كرد. وقتي كه آن مرد رفت. عائشه گفت: اي رسول خدا آنگاه كه آن مرد را ديدي گفتي چنين و چنان است ولي بعداً با ملايمت با او صحبت كردي؟ فرمود: اي عائشه چه وقت از من فحش و ناسزا ديده اي؟ همانا در روز قيامت بدترين مردم كسي است كه مردم به خاطر محفوظ ماندن از شرش به او كاري نداشته باشند». بخاری (6032) .
پس پيامبر صلی الله عليه وسلم با اين مرد هنگامي كه بر او داخل شد، بخاطر مصلحت دين با او مدارا نمود با اينكه آن مرد شري بود. اين حديث دلالت دارد بر اينكه مدارا كردن تضادي با دوستي كردن ندارد هنگامي كه مصلحت و منفعت آن بيشتر باشد براي محفوظ ماندن از شر او يا براي الفت يا كم كردن شر مي باشد. و اين از راههاي دعوت به سوي الله تعالي است. و از آن جمله مدارا نمودن پيامبر صلی الله عليه وسلم نسبت به منافقين در مدينه از ترس شرشان و الفت با آنها و غير آنها است.
و اين بر خلاف مداهنه است و جايز نمي باشد زيرا هدف از نرمي كردن با اهل شر به خاطر مصلحت ديني نيست بلكه به خاطر دنيا مي باشد.
نمونه هايي از ولاء و براء
الله تعالي در داستان ابراهيم؛ مي فرمايد:
{قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ}( ممتحنه 4)
«قطعاً براي شما در ابراهيم و كسانيكه با او هستند سرمشقي نيكوست؛ آنگاه كه به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جاي خدا مي پرستيد بيزاريم. به شما كفر مي ورزيم و ميان ما و شما دشمني و كينه هميشگي پديدار شده تا وقتي كه فقط به خدا ايمان آوريد»
و خداوند در دوستي انصار نسبت به مهاجرين مي فرمايد:
{وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}( حشر 9)
«كساني كه قبل از مهاجرين در مدينه جاي گرفته و ايمان آورده اند هركس را كه به سوي آنها آمده دوست دارند و نسبت به آنچه به آنها داده شده است در دلهايشان حسدي نمي يابند و هرچند در خودشان احتياجي باشد آنها را بر خودشان مقدم مي دارند. و هركس از بخيلي و حريصي نفس خود مصون ماند آن ها هستند كه رستگارند».
حكم دوستي با گنهكاران و بدعت گذاران:
هنگامي كه در شخصي نيكي و بدي، اطاعت و معصيت، سنت و بدعت جمع شده است به اندازه خير و نيكي كه در وجود اوست او را دوست داشته و به اندازه شر و بدي با او دشمن باشيم. در شخص موجبات اكرام و اهانت جمع مي شود مانند دزد فقيري كه به خاطر دزدي دستش قطع مي شود و به خاطر احتياج و نيازش براي رفع آن از بيت المال به او كمك مي شود. اين اصلي است كه اهل سنت و جماعت بر آن اتفاق دارند.
آيا معامله با كافران در امور دنيا داخل در دوستي مي شود؟
نصوص صحيح بر جواز تعامل و همكاري با كافران در معاملات دنيوي مانند مسائل مربوط به خريد و فروش، اجاره كردن و اجاره دادن، و كمك كردن به آنها هنگام نياز و ضرورت به شرطي كه به اندازه رفع نيازشان باشد و به اسلام و مسلمانان ضرر نرساند، داده است.«فقد استأجر النبي صلى الله عليه وسلم عبد الله بن أرَيْقط هاديًا خِرِّيتًا» «پيامبر صلی الله عليه وسلم عبدالله بن اريقط يهودي را به عنوان راهنمايي دانا اجاره نمود». بخاری (2263) .
و پيامبرص زره اش را نزد يهودي در قبال پيمانه اي از جو به رهن گذاشت. و عليس خودش براي يهودي شانزده سطل آب كشيد كه در قبال هر سطل يك سطل خرما به او بدهد. و پيامبر صلی الله عليه وسلم از يهوديان در مدينه در جنگ با مشركين كمك خواست. و از قبيله خزاعه كه ضد كافران قريش بودند، درخواست كمك نمود. و تمام اينها اثري بر ولاء و براء در حق الله تعالي ندارد در صورتيكه كافراني كه در ميان مسلمانان زندگي مي كنند ملتزم به آداب معامله باشند و به سوي دينشان دعوت نكنند.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
سایت مهتدین
Mohtadeen.Com
|