شیخ شیعه مجلسی میگوید: رو کردن به قبور لازم است هر چند در جهت قبله هم نباشند و رو کردن به قبرها به منزله رو کردن به کعبه است یعنی قبله به نسبت آنها همان جایی است(کعبه) که مردم به آن رو میکنند.([1])
وقتی مجلسی در روایات شیعه طبق معمول دو نص متناقض زیر را مییابد:
اول: از ابی جعفر محمد بن باقر روایت شده که گفته: رسول خدا فرموده: قبر مرا نه مسجد قرار دهید و نه مانند قبله به آن رو کنید، چون خداوند به چنین افرادی لعنت فرستاده.([2])
دوم: از مهدی منتظرشان اینگونه روایت شده: عبدالله بن جعفر بن مالک حمیری([3]) به ناحیه مقدسی که مهدی در آن است نامهای نوشته و در آن نوشته در مورد مردی سؤال پرسیده که قبر یکی از ائمه را زیارت میکند.. آیا اگر بخواهد نماز بخواند پشت قبر بایستد و آنرا قبله قرار دهد یا کنار سر یا پاهایش؟ آیا جائز است جلو قبر باشد و آنرا عقب خودش قرار دهد؟ مهدی جواب داد در مورد نماز باید قبر را در جلو خودش قرار دهد و جائز نیست طرف راست یا چپ یا جلو امام قرار گیرد چون درست نیست مأموم جلو امام یا دوشادوش او باشد.([4])
وقتی که مجلسی در مقابل این دو نص قرار میگیرد، ایشان به نفع قومش نص دوم را ترجیح داد و گفت: امکان دارد که خبر اول بر تقیه حمل شود یا اینکه هدفش این باشد درست نیست قبر را به منزله کعبه قرار دهد و از هر طرف به آن رو کند[5] و بعضی از یاران هم خبر اول را بر نماز جماعت حمل کردهاند و خبر دوم را بر نماز فردی. در آینده روایاتی برای ترجیح خبر دوم خواهد آمد.([6])
نگاه کن شیخ آنها چگونه شرک به خدا را تأیید میکند و اگر در کتب آنها نصی مخالف این شرک بیاید آنرا تأویل میکند و خبر روایت شده از مهدی بینام و نشان را بر آن ترجیح میدهد، اما روایت امام جعفر از رسول خدا صلی الله علیه وسلم را رد میکند که موافق قران و اجماع مسلمین است.
مجلسی در مقابل قول امامش به تأمل مینشیند که کیفیت زیارت از راه دور را بیان میدارد و میگوید: «روز جمعه یا روز شنبه یا هر روزی که دوست داری غسل کن و لباس پاکیزهای بپوش و بر روی مکان بلندی برو سپس به قبله رو کن، بعد از این که جهت قبر را دانستی که آن سو است» مجلسی در این جا توقف میکند ـ چون رو کردن به قبر در مذهب او واجب است، ولی از این روایت وجوب فهمیده نمیشود ـ میگوید: شاید هدف امام این باشد به نسبت کسی که قبر و قبله در یک جهت قرار گرفته باشند... یا احتمال دارد مجازاً هدفش از قبله طرف قبر بوده باشد... بعید هم نیست که امام قبر فرموده باشد ولی اشتباهاً قبله نوشته شده.([7])
همه این تکلفات بدین علت است که شیعه معتقدند رو کردن به قبله شرط زیارت است و موافق روایات دیگر شیعه میباشد.([8])
می گوید: هر چند زائر از قبر حسین دور باشد، ولی خوب است که به قبر رو کند و به کعبه پشت نماید.([9])
این کار هنگام برگزاری دو رکعتی است که در مورد آن گفتهاند «دو رکعت زیارت باید نزد هر قبری اقامه شود.»([10])
البته چنین سخنی بعید نیست از کسی که بگوید کربلا از کعبه –خانهی خدا، مأمن مردم و حرم الهی- بهتر است، چون جسد حسین را در خود پنهان کرده است.
چرا اینرا دین بدانیم در حالی که به پیروانش دستور میدهد به قبله پشت کنید و قبور ائمه را قبله قرار دهید؟ بر این کار شیوخ شیعه چه نامی بگذاریم؟
هر اسمی که میخواهید بر آن بگذارید غیر از اسلام، دین توحیدی که پیامبرش نهی کرده در قبرستان نماز خوانده شود چه رسد به اینکه آنرا قبله قرار دهند!!
شگفت اینکه این نهی در کتب شیعه هم روایت شده است، در وسائل حر عاملی([11])و همچنین در کتب شیعه روایت شده که نماز خواندن به سوی غیر قبله باطل است.([12])
تناقض در این مذهب شگفتناکترین مسئله میباشد.
این بعضی از چیزهایی بود که در مصادر قابل اعتماد آنها در مورد مناسک و زیارت ذکر کردیم البته نسبت به همه روایات خیلی کم را ذکر کردهام، چون آنها توجه فراوان و اهتمام بیش از حدی را به این مسئله دارند و مانند بحث امامت بر این موضوع نیز پافشاری میکنند، در مصادر معتبر آنها بخشی وجود دارد که در هیچ کتاب اهل سنت چنین چیزی به چشم نمیخورد.
در بحار الانوار مجلسی بابی تحت عنوان «کتب المزار» وجود دارد که شامل چند باب است و صدها حدیث در آنها روایت شده، تقریباً سه جلد از کتابش را به خود اختصاص داده است[13].
همچنین در کتاب «وسائل الشیعه» حر عاملی صدو یک باب تحت عنوان « ابواب المزار»وجود دارد. ([14])
در کتاب «الوافی» کاشانی که جامع اصول شیعه است سی و سه باب را تحت عنوان « ابواب المزارات و المشاهد » نوشته است.([15])
و در کتاب «من لا یحضره الفقیه» ابن بابویه ابواب متعددی در مورد تعظیم خاک حسین و حریم قبرش و زیارات ائمه و فضل آنها وجود دارد.([16])
در «مستدرک السائل» هشتاد و شش باب که شامل دویست و هفتاد و شش روایت میشود، در این مورد ذکر کرده است.([17])
این مقدار تنها کتب معتبر آنها است و الا کتابهای زیادی وجود دارند که در مرتبه دوم قرار دارند مانند «ثواب الاعمال» ابن بابویه و غیره که روایات فراوانی را ذکر کردهاند.
این مقدار تنها در کتب عمومی آنها است و الا اگر همه کتابهای خصوصی که در این مورد تألیف شدهاند ذکر کنیم خیلی به درازا می کشد، در گذشته و حال کتابهایي در این مورد تألیف شده، مانند «کامل الزیارات» ابن قولویه و «مفاتیح الجنان» عباس قمی و «عمدة الزائر» حیدر حسینی و «ضیاء الصالحین» جوهری و غیره.
همه آنها به گمان خود از فضائل زیارت قبور و طواف به دور آنها و دعا کردن در رحابشان و کمک خواستن از آنها و غلو و افراط سخن میگویند که همه در قالب شرک و بتپرستی جایی میگیرند.
اهتمام آنها به این شرک و بتپرستی تنها برای نابود کردن اسلام و تعطیل کردن مکانهای توحید است، مدت زمانی است که میخواهند به جایی مسجد مکانهای دیگری به نام «حسینیه» برای ترویج شرک و بیدینی تأسیس میکنند.
سایت مهتدین
Mohtadeen.Com
--------------------------------------
([1])ـ بحار الانوار، ج101، ص369.
([2])ـ علل الشرائع/ابن بابویه، ص358، بحار الانوار، ج100، ص128.
([3])ـ یکی از دروغگویان که گمان میکنند با مهدی مکاتبه دارد[الفهرست طوسی، ص132، رجال الحلی، ص106]
([4])ـ الاحتجاج طبرسی، ج2، ص312، بحار الانوار، ج100، ص128.
[5] چون قبر مانند کعبه از هر جهت قبله نیست، ضمناً این کار به خاطر ارزش و افضلیت کعبه نیست بلکه به خاطر ترس پیشی گرفتن از قبر امام است.
([6])ـ بحار الانوار، ج100، ص128.
([7])ـ بحار النوار، ج101، ص369.
([8])ـ بحار الانوار، ج101، ص369و370.
([9])ـ بحار الانوار، ج100، ص135.
([10])ـ بحار الانوار، ج100، ص134.
([11])ـ روایت شده که حسین بن علی گفته: از رسول خدا شنیدم که میفرمود: "لا تتّخذوا قبري قبلة ولا مسجدًا فإنّ الله عزّ وجلّ لعن اليهود حيث اتّخذوا قبور أنبيائهم مساجد".
(نه قبرم را قبله قرار بدهید نه مسجدم، چون خداوندU یهود را به خاطر این گناه نفرین کرده است).[ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص57، وسائل الشیعه، ج3، ص455]. اما دین آنها دین شیوخ است و آنها هم در ابتدای کار پیمان بستهاند با اهل سنت مخالفت کنند، هم خود گمراه هستند هم دیگران را گمراه کردهاند.
([12])ـ صاحب الوسائل پنچ حدیث را به همین معنی روایت کرده است. وسائل الشیعه، ج3، ص227. برای بطلان نماز به سوی غیر قبله به (من لا یحضره الفقیه، ج1، ص79و122، تهذیب الاحکام، ج1، ص146و178و192و218، فروع الکافی، ج1 83) نگاه کنید.
[13] جلد: 100 و 101 و 102از چاپ آخر بحار الانوار
([14])ـ ج10، ص251 را نگاه کنید.
([15])ـ ج8، ص193.
([16])ـ ج2، ص338.
([17])ـ چ مستدرک الوسائل، ج2، ص198و234.
|