خداوند متعال ميفرمايد:
«ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ» (الشورى: 23).
«اين همان چيزي است كه خداوند بندگان خود را بدان نويد ميدهد، بندگاني كه ايمان آوردهاند و كارهاي شايسته كردهاند، بگو: در برابر آن از شما پاداش و مزدي نميخواهم مگر آن كه به خاطر خويشاونديام مرا دوست داشته بايد (يعني: بلكه آنچه از شما ميطلبم، مودت و دوستي در قرابت و نزديكي نسبياي است كه ميان من و شما وجود دارد، پس فقط صله و پيوندي را كه ميان من و شما وجود دارد، در نظر آوريد و همان را رعايت كنيد و اگر فقط اين را در نظرداشته باشيد، بر من عجولانه نميتازيد و ميان من و مردم را خالي كرده و اجازه ميدهيد كه اين دعوت را به آنان برسانم)، هر كس كار نيكي انجام دهد بر نيكي عمل او ميافزائيم، خداوند آمرزگار شكرگذار است».
شيعه ميگويند پیامبر صلی الله علیه وسلم دستور داد كه خويشاوندان او را دوست بدارند، و بعضي ميگويند همه بر اين اجماع دارند كه از كلمه (قربي) در اين آيه مراد آل محمد است، و اين دروغ است بخاري در صحيح خود از سعيد بن جبير روايت ميكند كه گفت: در مورد ﴿ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى پرسيده شد، من (سعيد بن جبير) گفتم: يعني جز اينكه خويشاوندانم را دوست داشته باشد[1] عبدالله بن عباس رو به من كرد و گفت: شتاب كردي سوگند به خدا هيچ تيرهاي از تيرههاي قريش نيست مگر آن كه محمد با آنها نسبتي دارد و گفت: يعني جز اينكه خويشاوندي كه با شما دارم آن را رعايت كنيد[2].
و همچنين آنچه خداوند درباره خمس ميگويند بر همين دلالت ميكند.
چنان كه ميفرمايد: « وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آَمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ »(الأنفال: 41).
«بدانيد هرگونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذىالقربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (باايمان و بىايمان) ( روز جنگ بدر) نازل كرديم، ايمان آوردهايد; و خداوند بر هر چيزى تواناست».
و نگفت در خويشاوندان و بلكه گفت خويشاوندان و خداوند دربارة پيامبرش ميگويد: K قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ »(ص: 86).
«اى پيامبر!) بگو: «من براى دعوت نبوت هيچ پاداشى از شما نمىطلبم، و من از متكلفين نيستم! (سخنانم روشن و همراه با دليل است!)».
پس پيامبر مزدي نميطلبد، پس آنها چگونه ادّعا ميكنند كه پيامبر به آنها ميگويد كه فقط يك مزد از شما ميخواهم و آن اينكه خويشاوندانم را دوست داشته باشيد؟!
هرگز چنين نيست. پيامبر مزد نميخواهد و بلكه همه پيامبراني كه خدا آنها را فرستاده است از قوم خود مزد و پاداش نخواستند.
نوح به قومش ميگويد: « وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الشعراء: 109).
«من براى اين دعوت، هيچ مزدى از شما نمىطلبم; اجر من تنها بر پروردگار عالميان است».
و هود به قومش گفت: « وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الشعراء: 127).
«من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است».
و صالح به قومش گفت: « وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الشعراء: 145).
«من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است».
و لوط به قومش گفت: « وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الشعراء: 164).
«من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است».
و شعيب گفت: « وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الشعراء: 180).
«من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است».
و پیامبر صلی الله علیه وسلم از همه پيامبران برتر است، و به نخواستن مزد از ديگران اولي است، و مصداق ﴿yž إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى همين است.
و معني كلمه (إلاَّ) در اينجا استثناء متصل است، و يا استثناء منقطع است، يعني به معني لكن است و به دليل آيههاي كه اكنون ذكر كرديم استثناء منقطع و به معني (لكن) است، يعني پيامبر هرگز پاداشي نميخواهد. و معني « إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى». يعني به خاطر خويشاوندي كه با شما دارم مرا دوست بداريد، و من خويشاوند شما هستم، بگذاريد مردم را دعوت كنم، و روايت شده كه پیامبر صلی الله علیه وسلم از قريش خواست كه او را بگذارند تا مردم را به سوي خدا دعوت كند، اگر او موفق و پيروز شد به نفع آنهاست، و اگر مردم او را كشتند آنها نيازي نيست كه خون را بگيرند، پس پيامبر هرگز به خاطر خويشاوندياش پاداشي نميخواست، وگرنه ميگفت: لذي القربي يا لذوي القربي اما وقتي ميگويد (في القربي) آن معني درست در نميآيد. و بعد از اين بايد بگويم كه اين آيه مكي است و در آن وقت علي كوچك بود و حسن و حسين اصلاً وجودي نداشتند.
شيخ الاسلام ابن تيميه ميگويد: همه آياتي كه به رعايت حقوق خويشاوندان پيامبر و يا خويشاوندان خود انسان آمدهاند در آن كلمه (ذوي قربي) گفته شده و (في القربي)[3] گفته نشده است، و همچنين براي پيامبر شايسته نيست كه مزد بخواهد و بگويد مزد من اين است كه خويشاوندانم را دوست بداريد، چون چنين چيزي از خصلتها و عادتهاي طالبان دنيا است. و چنين سخني يعني متهم كردن پیامبر صلی الله علیه وسلم .
سایت مهتدین
Mohtadeen.Com
----------------------------------------------
[1]- الأنطاکی در کتابش: (لماذا اخترت مذهب الشیعة) این حدیث را ذکر کرده و آن را قطع کرده و سخن سعید را به ابن عباس نسبت داده است ص 84.
[2]- بخاری، كتاب التفسير، سوره الشورى، باب المودة في القربى حديث 4818
[3]- منهاج السنة النبوية 7/101.
|