20 تير 1404 15/01/1447 2025 Jul 11

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3334983
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

825 تعداد مشاهده : 840 تاریخ اضافه : 2010-04-08

 

نسبت دادن حوادث طبیعی به ائمه

هر چیزی در این جهان رخ می‌دهد با دستور خداوند و تقدیر ایشان است و خداوند هیچ انبازی ندارد،  اما کتب اثنی عشریه چیزهایی می‌گویند که انسان را دچار حیرت می‌کنند،  چون ادعا می‌کنند که ائمه در این کار دخیل هستند یکی از روایات آن‌ها از سماعه بن مهران می‌گوید: همراه عبد الله بودم که آسمان خُرّش کرد و برق میآزد،  عبدالله گفت: هیچ کدام از این رعد و برق‌ها صورت نمی‌گیرد مگر با دستور صاحب شما.

گفتم: صاحب ما کیست؟

گفت: امیر المؤمنین علی بن ابی طالب.([1])

یعنی هر رعد و برقی که صورت می‌گیرد به دستور علی بن ابی طالب است،  نه دستور خداوند صاحب آسمان و زمین....

روایت آن‌ها چنین می‌گوید و خداوند منان هم این‌گونه‌‌ می‌فرماید:

«هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ»الرعد: ١٢

((قدرت خدا در گستره هستي پديدار،  و آثار آن در همه‌جا آشكار است). او است كه آذرخش آسمان را به شما مي‌نمايد كه هم باعث بيم و هم مايه اميد شما مي‌گردد،  و نيز ابرهاي سنگين بار را (با تبخير آب هاي تلخ و شيرين اقيانوسها و درياها و رودبارها) پديد مي‌آورد). ‏

آیا این نقشه عبدالله بن سبأ یهودی نیست که خود را در لابه‌لای کتابهای شیعه نشان می‌دهد؟ آیا این تألیه علی نیست؟ آیا این ورزیدن نیست؟ چگونه قلم مجلسی و مفید جرأت دارند و این‌گونه خرافات را در کتابهای خود می‌نویسند؟ و آن‌را به امام جعفر نسبت می‌دهند؟ آیا شرک بر آن دو و امثال آن‌ها پنهان می‌گردد؟ تنها زندیق به آن ایمان می‌آورد و به آن دعوت می‌کند شگفت این‌که‌ پیروان آن‌ها دین خود را از چنین کتاب هایی می‌گیرند در حالی که مملو هستند از این نوع خرافات و آشکارا آن‌را تبلیغ می‌کنند،  آیا در این گروه عاقلی یافت نمی‌شود که برائت خود را از این خرافات اعلام دارد؟ و این کفر آشکاری را از ائمه بزدایند که شیعه صفویه جاهل و بدعت‌گذار با این نوع خرافات می‌خواهند ساحت مقدس ائمه را کثیف کنند و به شخصیت آن‌ها خدشه وارد کنند.

اگر هر قول صادقی مانند «کسروی» به پا خیزد و در مقابل آن‌ها قد علم کند تنها جوابش را با قتل می‌دهند یا سخنش را بر تقیه حمل می‌کنند،  همان‌گونه که با روایات فراوان و سخنان شیوخ خود چنین کردند،  آیا کاروان اصلاحی این مذهب به بن بست منتهی نمی‌گردد؟

گمان می‌کنم که پیروان معتقد باشند که اسلام همین است و بس،  چون گروهی از اهل سنت و تشیع به ذهن آن‌ها تلقین کرده‌اند که بین شیعه و سنی تباین جزئی وجود دارد،  اختلاف آن‌ها در اصول نیست،  بلکه در مسئله‌ی فرعی با هم اختلاف دارند،  مجال تفکر و نظر را با این وهم و گمان مشهور و غلط مسدود کرده‌اند.([2])

می‌گویند: ابر و مه مرکبی ذلیل برای علی هستند و هر کجا بخواهد آن‌ها را می برد،  یکی از روایات آن‌ها می‌گوید: هر گاه ابر رعد و برق بزند تنها علتش سوار شدن علی بر آن است،  هان آگاه باشید که او بر ابرها سوار می‌شود،  و به هر جا پرواز می‌کند،  آسمان‌ها و زمین را در می‌نوردد،  که از اینها پنج‌ تا آباد و دو تا خراب.([3])

مثل این‌که‌ می‌خواهند با این ادعای خویش نسبت به‌ آیات ذیل کفر ورزند که‌ خداوندU می‌فرماید:

«حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ» الأعراف: ٥٧

(هنگامي كه بادها ابرهاي سنگين (و پر آب را بر دوش خود) برداشتند،  آنها را به خاطر (آبياري) زميني (بي‌جنب و جوش و خشكيده همچون) مرده مي‌رانيم و آب را در آنجا مي‌بارانيم).

 و می‌فرماید: «اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ» الروم: ٤٨

(خدا كسي است كه بادها را وزان مي‌سازد و بادها ابرها را برمي‌انگيزند. سپس خدا آن گونه كه بخواهد ابرها را در (پهنه) آسمان مي‌گستراند).

ظاهر قول اثنی عشریه که می‌گویند: علی بر ابرها سوار می‌شود بر گرفته شده از سخن عبدالله بم سبأ است که می‌گفت: علی کسی است که بر روی ابرها به‌ میان ما می‌آید،  رعد صدای ایشان و برق لبخند وی می‌باشد.([4]) مجلسی روایتی طولانی را در هشت صفحه ذکر می‌کند.([5]) در آن روایت قدرت مطلقی را برای علی ثابت می‌کند،  که یارانش را به آسمان بلند می‌کند،  معجزات مهم پیامبران را به آن‌ها نشان می‌دهد،  بر روی اقوامی عبور می‌کنند که در لایه‌های تأریخ نابود شده اند،  ادامه می‌دهد تا می‌گوید: من ملکوت زمین و آسمان‌ها را در اختیار دارم،  شما نمی‌توانید حتی به بعضی از آن هم علم پیدا کنید.

مجلسی در حدیثی طولانی می‌گوید: علی دو ابر از ابرها را صدا زد،  خود تنهای بر یکی از آن‌ها سوار شد و یارانش مانند سلمان و مقداد و غیره بر ابر دیگر سوار شدند،  علی در بالای آسمان‌ها فریاد زد و گفت: من چشم خدا در زمین هستم،  من در میان مردم زبان ناطق پروردگار هستم،  من نور خدا هستم و هرگز خاموش نمی‌گردم.([6])

قصه ادامه دارد،  یارانش از چیزهای عجیب و غریبی مانند معجزات پیامبران خدا می‌پرسند،  می‌گوید: از این بزرگ‌تر به شما نشان می‌دهم تا این‌که‌ می‌گوید: سوگند به کسی که دانه‌ را شکافت،  من ملکوت زمین و آسمان را در اختیار دارم که شما نمی‌توانید به بعضی از آن علم پیدا کنید،  نام اعظم خدا هفتاد و دو حرف است،  آصف بن برخیا با آن همه علم که توانست با یک چشم زدن کاخ بلقیس را پیش سلیمان آورد یک حرف آن‌را می‌دانست،  سپس گفت: نزد ما هفتاد و دو حرف وجود دارد و تنها یک حرف است که‌ مربوط به‌ علم غیب خدا می‌باشد.([7])

در این اسطوره بیان می‌کند که آن‌ها بر عالم عجیب و غریبی عبور می‌کردند،  پیامبران را زیارت کردند،  بعضی از آن‌ها با دیدن علی گریه می‌کردند،  وقتی به آن‌ها گقته می‌شود: چرا گریه می‌کنید؟ می‌گفتند: چون علی هر صبحی پیش ما می‌آمد و با نگاه کردن به او عبادت می‌کنیم،  ولی مدت ده روز است که نیامده و ما را محروم کرده،  این ما را نارحت می‌کند.([8])

داستان می‌گوید: علی به یارانش گفت: چشمانتان را ببندید،  آن‌ها را به شهری برد که بازار فراوانی داشت و هر کدام از انسان‌های آن به اندازه یک درخت خرما بلند بودند،  خطاب به آن‌ها گفت: این قوم عاد هستند،  سپس علی صاعقه‌ای را بر روی آن‌ها پدید آورد که همه را نابود کرد.([9])

داستان ادامه می‌دهد تا این‌که‌ علی و یارانش در چشم به هم زدنی به خانه‌ی علی بر می‌گردند،  همه‌ی یاران گفتند: خروج ما از مدینه هنگام اذان ظهر بود که مؤذن اذان می‌داد،  وقتی برگشتیم خورشید تازه از خط استوا عبور کرده بود.([10])

علی گفت: اگر بخواهم می‌توانم در یک چشم به هم زدن همه‌ی دنیا را بگردم و برگردم،  چون هفتاد حرف اسم اعظم خداوند نزد من است،  گفتم: ای علی! سوگند به خدا شما آیه‌ بزرگ پروردگار هستی.([11])

این روایت طولانی با آن همه بلا و مصیبت و خطراتی که دارد،  شیخ مجلسی جرأت رد و نقد آن‌را ندارد،  هر چند می‌گوید: این روایت را در کتب اصول خود ندیدم.([12])

ولی می‌گوید: ما روایت را رد نمی‌کنیم و علمش را به خدا نسبت می‌دهیم.([13])

نگاه کن این نص در اصول آن‌ها وجود ندارد،  به گونه‌ای در آن مبالغه و افراط شده که انسان را متحیر می‌کند،  اما جرأت ندارد آن‌را رد کند... چه رسد به رد روایاتی که در اصول آن‌ها یافت می‌شود،  بدون شک آن‌را می‌پذیرند.

 


سایت مهتدین

Mohtadeen.Com

--------------------------------------------------------

([1])ـ الاختصاص/مفید،  ص327،  بحار الانوار،  ج27،  ص33،  البرهان،  ج2،  ص482.

([2])ـ فکر التقریب بین اهل السنة و الشیعه.

([3])ـ الاختصاص،  ص199،  بحار الانوار،  ج27،  ص32.

([4])ـ الملل و النحل/شهرستانی،  ج1،  ص174.

([5])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص33و40.

([6])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص34.

([7])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص37.

([8])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص37.

([9])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص39.

([10])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص40.

([11])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص40.

([12])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص40.

([13])ـ بحار الانوار،  ج27،  ص40.

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «لاَ تَزَالُ أُمَّتِي عَلَى الْفِطْرَةِ مَا لَمْ يُؤَخرُوا الْمَغْرِبَ إِلَى اشْتِبَاكِ النُّجُومِ».

امت من همچنان بر فطرت پاک اسلام باقی می‌مانند اگر نماز مغرب را تا هنگام ظاهرشدن کامل ستارگان به تأخیر نیندازند.
 
ابوداود؛ السنن، 1/169 و ابن ماجه، 1/225، احمد: المسند، 4/147 و 5/422.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010