10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3326146
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

1534 تعداد مشاهده : 604 تاریخ اضافه : 2011-04-23

 

Catherine Huntley (کاترین)، 21 ساله، از "بورتموث"

حتیقبل از اینکه مسلمان شوم، پدر و مادرم همیشه فکر می‏کردند که من عجیبهستم. هنگامی که نوجوان بودم شبها می‏نشستم تلویزیون نگاه می‏کردم. آنهابه من می‏گفتند: چرا توی خانه نشستی؟ آیا هیچ دوستی نداری که با ما بیرونبروی؟ 
در واقع من شراب نوشیدن و سیگار کشیدن و بودن با پسرها را دوست نداشتم واز همان ابتدا یک انسان پاک بودم. بنابراین هنگامی که یادگیری اسلام راشروع کردم در سال‏های اول دانشگاه روی بعضی از مسایل بیشترتوجه می‏کردم. 
در زنگ‏های تفریح در دانشگاه به اطاق کامپیوتر می‏رفتم و مطالبی را درمورد اسلام مطالعه می‏کردم. در قلب خودم نوعی آرامش احساس می‏کردم و هیچچیزی مهمتر از این نبود. این یک تجربه عجیب بود. 
به نظر می‏رسید من همیشه یک مسلمان بودم، بنابراین نیاز به تفهیم زیادنداشتم؛ اما پدر و مادرم خیلی ذهنشان در این مورد باز نبود. من همهکتابهایم که در مورد اسلام بود و همچنین مقنعه و روسری خودم را پنهانمی‏کردم. 
هنگامی که این موضوع را با خانواده‏ام در میان گذاشتم آنها عصبانی شدند وبه من گفتند: وقتی به سن 18 سالگی رسیدی در این مورد با تو صحبت خواهیمکرد! 
اما علاقه من نسبت به اسلام کم کم بیشتر شد. تا جایی که حتی روزه می‏گرفتم و با تقوا شده بودم. 
یک روز از خانه بیرون شدم، چادر خودم را توی کیفم گذاشتم و سوار مترو شدم.من حجاب داشتم و از شیشه قطار به عنوان آینه استفاده کردم. هنگامی که یکزوج پیر به من گفتند که به نظر نمی‏رسد زیبا باشم؛ من به آنها اهمیتندادم. برای اولین بار در زندگی خودم احساس کردم من آن کسی هستم که خودممی‏خواستم. 
یک هفته بعد از اینکه مسلمان شده بودم مادرم به اطاق من آمد و گفت: آیا توچیزی داری که به من نگفتی؟ بعد گواهینامه و کاغذی که روی آن نوشته بودم:"من مسلمان شدم" را از جیب خودش بیرون آورد. 
در خانه پدر و مادرم خیلی سخت بود که من مسلمان باشم. من هرگز آن روز رافراموش نخواهم کرد که آنها (پدر و مادرم) عکس دو زن را در روزنامه دیدندکه برقعه داشتند؛ پدر ومادرم مرا مسخره کردند که به زودی "کاترین" هم مثلاینها خواهد شد. 
آنها دوست نداشتند من 5 وقت نمازم را بخوانم. آنها گمان می‏کردند این یکنوع وسواس است. من جلوی در ورودی اطاق خواب خودم نماز می‏خواندم. بنابراینمادرم نمی‏توانست وارد شود، ولی او همیشه می‏آمد و سر و صدا می‏کرد که؛کاترین چای می‏خواهی؟؟ من مجبور می‏شدم که نمازم را به تاخیر بیاندازم. 
بعد از 5 سال هنوز پدر بزرگم می‏گوید زنان مسلمان باید 3 قدم پشت سر مردانراه بروند. من عصبانی می‏شوم و می‏گویم این فرهنگ است نه دین... 
من نامزدم را 8 ماه پیش دیدم، او اهل افغانستان است. او باور دارد که زنانمسلمان مانند مروارید هستند و مرد مسلمان باید مانند صدف از او محافظت کند. 
من خوشحال هستم که وقتی ما ازدواج می‏کنیم او خرج خانه و منزل را می‏دهد و من یک خانم خانه‏دار هستم. من اینجور بودن را دوست دارم. 
خانواده من فکر می‏کنند که من کاملا دیوانه هستم که با یک افغان ازدواجمی‏کنم. نامزد من حسابدار است و انگلیسی را بهتر از خودم حرف می‏زند، اماخانواده من اهمیت نمی‏دهد. 
ازدواج ما در مسجد خواهد بود و فکر نکنم خانواده‏ام در مراسم حضور بیابند.این یک کم سخت است که من ازدواج می‏کنم در حالی که خانواده‏ام نیستند. 
اما امیدوارم که زندگی جدید من با همسرم شاد و خوب باشد. من خانه و زندگیخواهم ساخت، همان چیزی که همیشه آنرا می‏خواستم بدون اینکه ناراحت باشم کهدیگران در مورد من چه قضاوتی می‏کنند.
 

منبع:sunni-news.net


سایت مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم   فرموده است: 
(علیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین من بعدی):
«به سنت من و سنت خلفای راشدین پس از من، چنگ بزنید».
سنن ابی داود (4/201) ترمذی (5/44)؛ این حدیث، حسن و صحیح است

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010